Abstract:
آر. ام . هر از دو شیوة نوین و بدیع از فایده گرایی سخن گفته است ؛ یکی فایده گرایی دوسطحی و دیگری فایده گرایی ترجیحی. فایده گرایی دوسطحی به نزاع میان فایده گرایی عمل گرا و قاعده گرا پایان میبخشد و مکاتب وظیفه گرایی و فایده گرایی را نیز بایکدگر آشتی می دهد. از نظر او، فایده گرایی دوسطحی لازمه و مقدمه فایده گرایی ترجیحی است . در فایده گرایی ترجیحی، معیار خوبی و فایده همانا ترجیحات ذهنی و فردی فاعل اخلاقی است . هر براین باور است که فاعل اخلاقی برای سازگار و همخوان کردن ترجیحات مخالف از قوه تخیل بهره می گیرد. بدین سان که فاعل اخلاقی هنگام رویارویی با ترجیحات مخالف ، خودش را به جای دیگران میگذارد و ترجیحات آنها را با ترجیحات خود میسنجد و سرانجام به ترجیح قویترمیگراید.
R. M. Hare has mentioned two new innovative methods in utilitarianism: two-level utilitarianism and preference utilitarianism. Two-level utilitarianism terminates the conflict between act utilitarianism and rule utilitarianism، and also reconciles deontologism with utilitarianism. For him، preference utilitarianism requires two-level utilitarianism. In preference utilitarianism، the mental and personal preferences of moral agent is a criterion of goodness and utility. Hare thinks moral agent reconciles contrary preferences by imagination. Thus، moral agent when encounters contrary preferences he impersonates others and compares their preferences with her/his preference and finally tends to the stronger preference.
Machine summary:
"از این منظر او یک قاعده گرای خاص است - فایده گرایی قاعده گرای خاص (-specific rule utilitarianism) در آرای هر با نظریۀ توصیه گرایی کلی ( universal prescriptivism) اش پیوند خورده است و بدین معناست که اگر فاعل اخلاقی در شرایطی منحصر به فرد به این نتیجه برسد که عمل x را انجام دهد (به دور از اصول و قاعده ای خاص )، آنگاه به نتیجۀ خوبی رهنمون میشود.
با این اوصاف ، مطالبۀ هر از فاعل اخلاقی بدین نحو است که او باید برای تشخیص صحت امیال و ترجیحاتی که در نظر میگیرد، خودش را به جای افراد دیگر بنهد و ترجیحات آنها را بسنجد و پس از سبک و سنگین کردن ، ترجیح و میلی برگزیند که قویتر است .
اینکه این رابطه نامشروع از نظر اخلاقی درست یا اشتباه قضاوت شود، تنها به ترجیحات او و همسرش وابسته نیست بلکه به تعداد سال های ارتباط و نوع ارتباطی که خواهر من و همسرش دارند، به شکل پذیرفته شده / رفتار اجتماعی، گذشته و تجربه های آنها با همدیگر و مانند اینها نیز وابسته است " (١١٦-١٩٨٩:١٠٥ ,Kekes).
مبنای این انتقاد این است که ما چگونه می توانیم معیار ترجیح فردی راکه به احساسات ، امیال و سلایق فاعل اخلاقی مربوط میشود بر سایر معیارهای موجود رجحان بدهیم ؟ ایراد دوم این نوع از نظریه های درون ذهنی نمیتوانند از پس پاسخگویی به همه مشکلات لذت گرایی برآیند؛ مثلا طبق این نظریه ها، فاعل میتواند دارای لذت آزارگرایانه ای باشد که ارضایشان برای او خیر است ."