Abstract:
منابع انسانی مهمترین دارایی سازمانها بهحساب میآید، و بنابراین لازم است که سازوکاری قانونمند برای اندازهگیری و ثبت حساب دارایی منابع انسانی شناسایی گردد. در این تحقیق تلاش شده است تا موانع بهکارگیری سامانهی حسابداری منابع انسانی در دیوان محاسبات کل کشور مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی و با توجه به ماهیت موضوع و اهداف پژوهش، تحقیقی اکتشافیتوصیفی بهشمار میرود. جامعهی آماری این تحقیق شامل کلیهی مدیران، حسابرسان، سرحسابرس و سرحسابرسان ارشد دیوان محاسبات کل کشور میباشند. برای اجرای این پژوهش، تعداد 67 نفر از جامعهی آماری بهصورت نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدهاند. برای گردآوری دادهها، از پرسشنامهی محققساختهای با پایایی 82 درصد، استفاده شده است دادههای بهدستآمده بهوسیلهی آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتهاند. نتایج نشان داد که ناآگاهی مدیران، نبود معیاری مبنی بر تاکید بر بهکارگیری سامانهی حسابداری منابع انسانی، ناآگاهی حسابداران، عدم ارایهی آموزش کافی در دانشکدههای حسابداری و مدیریت و مشکلات پیادهسازی، مانع بهکارگیری سامانهی حسابداری منابع انسانی در دیوان محاسبات کل کشور بودهاند.
Machine summary:
در این تحقیق تلاش شده است تا موانع بهکارگیری سامانهی حسابداری منابع انسانی در دیوان محاسبات کل کشور مورد بررسی قرار گیرد.
این مقاله، پس از بیان مسئله و پیشینهی موضوع به مرور ادبیات نظری موضوع میپردازد که محور اصلی آن، بیان جایگاه و ارزش منابع انسانی، اهداف، طبقهبندی، مزایا و محدودیتهای حسابداری منابع انسانی، روشهای ارزشگذاری منابع انسانی و موانع بهکارگیری حسابداری منابع انسانی در سازمانها میباشد و سپس فرضیهها و روش تحقیق بیان شده و درنهایت نتایج تحلیل دادهها مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
امروزه، این حقیقت پذیرفته شده است که سنجش نیروی انسانی یک سازمان و تأثیر آن برای کسب اهداف مهمترین روش کنترل و نظارت میباشد و صاحبنظران در پاسخ به اینکه مخارج بهعملآمده باید جزو اقلام هزینهای محاسبه گردد یا میتوان آن را بهعنوان یک دارایی ارزیابی نمود، معتقدند که مفاهیم ادارهی منابع انسانی را باید در رابطه با فعالیتها و نتایج بر اساس سود، هزینه، فروش، تولید، ستاده و برنامههای عملکرد ارزیابی کرد (سیدجوادین، 1383: 165).
تغییرات بنیادی محیط اقتصادی ایران بهسبب عمومیشدن مالکیت بنگاههای اقتصادی، تأمین مالی ازطریق مشارکت عمومی و خصوصیسازی بخشهای دولتی و مؤسسات تحت پوشش، موجب شده است که نیاز به اطلاعات مالی شفاف و با کیفیت مطلوب بهمنظور انجام تصمیمگیریهای بهینهی اقتصادی ضرورت یابد؛ با وجود این حسابداری فعلی بهعنوان یک سامانهی اطلاعاتی و تأمینکنندهی نیازهای اطلاعاتی، اطلاعات مربوط به مهمترین سرمایهی واحدهای اقتصادی- یعنی نیروی انسانی- را اندازهگیری و فاش نمینماید (نیکخواه آزاد و مجتهدزاده، 1377).