Abstract:
مصدق از شخصیتهای تاثیرگذار در تاریخ ایران معاصر است که در دورهی نخست وزیری اقدامات و اصلاحات مهمی داشته است. او اولین سیاستمدار خاورمیانه بود که با ملی کردن صنعت نفت پرچم مبارزه اقتصادی با قدرتهای استعماری را بر افراشت. او به طرق مختلف سرمشقی برای سران ملی گرای دیگر همچون جمال عبدالناصر بود و در این مسیر طرفداران زیادی پیدا کرد که البته مخالفان داخلی و خارجی نیز داشت. از جمله نیروهای موثر طرفدار مصدق در این برهه تاریخی، جبهه ملی بود. که در راستای اهداف مشترکی متشکل از گروههای مختلف ظهور یافت. ارتباط و پیوند این گروهها و سپس اختلاف و جدایی آنها از هم، در تصمیمات و اقدامات نخست وزیر مصدق تاثیرگذار بود. مصدق با رهبری نهضت ملی، مبارزه علیه استعمار و سپس استبداد داخلی را شروع کرد، دشمنان خارجی وی از جمله انگلیس و آمریکا به منظور منافع نفتی و اقتصادی و دشمنان داخلی وی به خاطر منش دموکرات و ضد استبدادی و انجام اصلاحاتش با وی برخورد کردند. بر این اساس، این پژوهش به دنبال بررسی اقدامات مصدق و جبهه ملی در ملی شدن صنعت نفت و دلایل شکست این نهضت میباشد و با مرور و تحلیل بخشی از دوره ملی شدن نفت و در واقع تشکیل جبهه ملی و نقش مصدق، مبارزات و خواستهی مردم ایران در این دوره بیان میشود و به شناخت بیشتری از جریانات و اهداف بازیگران عرصه سیاست خواهیم رسید.
Machine summary:
"»(نطقهای مصدق در دوره 16 مجلس، 1348: 1/142) دکتر باوند هدف نهضت ملی را نیل به استقلال سیاسی و اقتصادی میداند که از نظر بین المللی موفق شد در دیوان بین المللی دادگستری و دادگاههای توکیو و ونیز و در شورای امنیت پیروزی نسبی به دست بیاورد و عامل ناکامی این پیروزی ها را هماهنگی ابزارهای داخلی و درونی جامعهی ایران با منافع قدرتهای خارجی میداند.
نهضت ملی به علت ترکیب و ماهیت خود نه فقط نمیتوانست عامل یک تحول اساسی در کشور ما باشد، بلکه عدم تجانس در میان عناصر تشکیل دهنده آن و شکاف در رهبری آشکارا نشان میداد که این جبهه قابل دوام نیست و دچار انشعاب و از هم پاشیدگی شد (آذرنگ، 1384: 44/ 162) اگر نهضت ملی را از ابتدا در نظر بگیریم از زمانی که طرح ملی شدن صنعت نفت تازه مطرح شده بود میبینیم که این اختلافات در بینش و منش رهبران وجود داشت ولی در هدف بزرگتر یعنی پیروزی نهضت و شکست استکبار گم شده بود و همه بینشهای خود را فدای هدف نهضت کرده بودند.
هندرسن سفیر آمریکا چنین بیان میکند که مخالفان جبهه ملی نظیر دربار و مالکان بزرگ کار زیادی نمیتوانستند بکنند اما نظریات سیاسی مختلف و جاه طلبیهای شخصی رهبران جبهه ملی، نطفه مشکلات آینده را برای این جبهه، در بطن خود میپروراند، بخصوص کاشانی بلندپرواز که میکوشد مصدق و تمام رهبران دیگر را تحت الشعاع قرار دهد و خود را به صورت صاحب اختیار کامل ایران درآورد."