Abstract:
واکداری یکی از مشخصه های تمایزدهنده در انفجاریهای زبان فارسی است . با توجه به این که انفجاری ها در کدامیک از جایگاههای آغازی (cv)، میانی (vcv) و یا پایانی (vc) قرار بگیرند، ویژگی های صوتشناختی متفاوتی پیدا می کنند. مطالعات پیشین نشان دادهاند که دو سرنخ صوتشناختی دیرش بست و دیرش واک در زمان بست در تمامی جایگاهها ازجمله سرنخ های بالقوة تقابل واکداری به شمار می روند. دیرش واکه نیز از سرنخ های شناخته شدة این تقابل در محیط (vc) است . مطالعة حاضر با هدف بررسی این سرنخ های بالقوه در ایجاد تمایز میان انسدادیهای واکدار و بی واک در جایگاه پایانی کلمه صورت گرفته است . در این مطالعه با استفاده از نرمافزار پرات متغیر دیرش واکة ماقبل همخوان، دیرش بست و دیرش واک در زمان بست ، در واژههای /سود/- /سوت /، /سوگ /- /سوک/ و /توب /- /توپ/ مورد بررسی قرار گرفته است . پس از تجزیه و تحلیل آماری به وسیلة نرمافزار spss مشخص شد که هرسه متغیر فوق می توانند به عنوان سرنخ تمایز واکداری در جایگاه پایانی کلمه تاثیرگذار باشند.
Among stop consonants، voice is considered to be one of the distinctive features (Samareh، 1385:25). According to their position in one of the initial، medial or final position، they will get different acoustic properties. Previous studies show that among many acoustic cues to voicing، closure duration and closure voicing are present in all contexts including final position. Meanwhile، it has been documented than vowel duration is one of the main acoustic cues to voicing in VC position. This article examines the distinctive role of these acoustic cues among voiced and voiceless Persian plosives in word final position. Subjects read test words: /συδ//sut/، /suγ//suk/and /tub//tup/ each in the middle of a containing sentence. PRAAT software was used for the acoustical measurements and SPSS software was applied for the statistical analysis. Our measurements revealed that vowel duration، closure duration and closure voicing each can distinguish voicing categories for the test words and can be regarded as the potential acoustic cue to voicing in word final position.
Machine summary:
"وی، که بررسی های خود را برروی زبان انگلیسی آمریکایی و به هدف تعیین میزان اهمیت نسبی سرنخ های صوتشناختی مختلف ، شامل دیرش واکه ، دیرش همخوان، درصد واکداری در زمان بست و هم چنین ، تأثیر رهش همخوان انسدادی در تشخیص همخوان انسدادی /d/ از /t/ در جایگاه پایانة هجا، انجام داده است ، به این نتیجه دست یافته که ازمیان سه سرنخ ابتدایی ، دیرش واکه تأثیرگذارترین نقش را دراین رابطه داشته است .
شاخص های آماری به دست آمده از اندازهگیری دیرش واکه ، پیش از همخوانهای واکدار و بی واک دیرشواکه (میلی ثانیه ) تعداد میانگین انحراف معیار حداکثر حداقل واریانس واکدار بی واک 150 150 106/23 83/22 24/725 29/529 177 155 55 22 611/331 871/971 اگرچه دادههای مربوط به دیرش واکه ، پیش از آواهای واکدار و بی واک، بسیار متنوع و متغیرند، به طوریکه بعضی بسیار کوتاه و بعضی دیگر بسیار طولانی ادا شدهاند، اما نکتة مهم آن است که در بیشتر موارد مقدار مربوط به دیرش واکه در آواهای واکدار، رقم بالاتری را نسبت به موارد مشابه آن در آواهای بی واک نشان می دهد.
براین اساس، یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که باتوجه به معناداربودن اختلاف میانگین مدتزمان دیرش واکه ، می توان این عامل را ازجمله عوامل ایجاد تمایز میان انسدادیهای واکدار و بی واک در زبان فارسی درنظر گرفت .
براین اساس، یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که باتوجه به معناداربودن اختلاف میانگین مدتزمان دیرش بست ، می توان این عامل را نیز ازجمله عوامل ایجاد تمایز میان انسدادیهای واکدار و بی واک در زبان فارسی درنظر گرفت ."