Abstract:
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان آمادگی دانشجویان هنر برای شرکت در نظام یادگیری الکترونیکی است. جامعه پژوهش 347 نفر از دانشجویان هنر دانشگاه های الزهرا، تربیت مدرس، دانشگاه تهران و دانشگاه هنر در سال تحصیلی 93-1392 بود. میزان آمادگی دانشجویان با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته برگرفته از پرسشنامه آمادگی یادگیرنده سراجی و یارمحمدی سنجیده شد. تحلیل داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و آزمون تی تک نمونه ای صورت گرفت. تجزیه و تحلیل نتایج مشخص کرد که بین میزان آمادگی دانشجویان در مقاطع مختلف تحصیلی برای شرکت در یادگیری الکترونیکی تفاوت معناداری وجود دارد، اما در مورد تفاوت میزان آمادگی با جنسیت و دانشگاه محل تحصیل و رشته تحصیلی، تفاوت معنادار نبود. یافته های پژوهش نشان داد که دانشجویان هنر برای شرکت در یادگیری الکترونیکی آمادگی ای در سطح متوسط دارند. با توجه به این سطح آمادگی، طراحی برنامه های آموزشی نظیر کارگاه ها به منظور ارتقاء مهارت ها و توانایی استفاده از آموزش الکترونیکی، پیشنهاد می گردد.
Our goal was to investigate readiness of art students in application of e-learning. This is a Descriptive- Survey research. Three hundred and forty-seven students of Alzahra University، Tarbiat Modares University، University of Tehran and Art University in 2013-2014 were selected by multistage cluster sampling and via Morgan Table. Their readiness for E-learning application was assessed by researcher-developed questionnaire. Data analysis is done by indexes of Descriptive statistics and One-Sample T-test. The results showed that a significant relationship was found between readiness of undergraduate students، graduate Students and post-graduate students to apply E-learning، but there was no significant relationship between the other variables of research (Sex، University and Field of Study). Results revealed that Art students were located in Moderate level of readiness for applying E-learning.
Machine summary:
از این رو با توجه به نقش ویژگی های ورودی یادگیرندگان (به ویژه از جهت آمادگی الکترونیکی ) در موفقیت یا شکست دوره های یادگیری الکترونیکی پژوهش حاضر درصدد است تا قبل از اجرای آموزش الکترونیکی در دانشگاه های ایران برای رشته های هنر در ابتدا مهارت های مورد نیاز دانشجویان این رشته ها را بسنجد.
Santy & Smith 83 مهارت خود راهبری ، توان ارتباط با گروه ، خودارزیابی ، قدرت پرسشگری ، مهارت مباحثه ، مسئولیت پذیری ، مهارت استفاده از منابع آنلاین و به کاربردن راهبردهای یادگیری به مثابۀ ویژگی های یادگیرندگان مجازی موفق تأکید شده است .
نمونۀ بعدی ، پژوهش ملکی سرشت و همکاران (١٣٩١) بود که میزان آمادگی دانشجویان رشته های مختلف دانشگاه ارومیه برای شرکت در نظام یادگیری الکترونیکی را از طریق پرسشنامه مشترکی به انجام رساندند.
مسئلۀ اساسی این تحقیق این است که آیا مهارت های دانشجویان در اندازه ای هست که پیاده سازی آموزش هنر از طریق مجازی را ممکن سازد؟ دیگر آن که این نظام توانایی پاسخگویی به اجرا در چه مقاطعی ، چه رشته ها و کدام جنسیت را دارا است ؟ جنسیت یکی از عواملی است که می تواند در پذیرش و استفاده از سیستم یادگیری الکترونیکی در افراد مختلف تأثیر گذارد؛ بنابراین محققان باید جنسیت را در توسعه و آزمون نظریه های یادگیری الکترونیکی مورد ملاحظه قرار دهند (محمودآبادی ، ١٣٨٨).
این عامل با پنج پرسش مورد بررسی قرار گرفت و با میانگین کل ٣/٤ بیانگر آمادگی متوسط از منظر «مهارت های ارتباطی و مشارکتی » جهت دریافت یادگیری الکترونیکی در دانشجویان است .