Abstract:
هدف این تحقیق بررسی ارتباط اختلالات خوردن و نارضایتی بدنی با مراحل تغییر رفتار فعالیت بدنی دانشجویان دختر دانشگاه تبریز بود. این تحقیق از نوع توصیفی - همبستگی بوده و جامعه تحقیق شامل دانشجویان دختر دانشگاه تبریز میباشد. 360 نفر بصورت تصادفی ساده به عنوان نمونه تحقیق انتخاب و پرسشنامهها را تکمیل نمودند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامههای نگرشهای خوردن (گارنر و گارفینکل؛ 1979)، پرسشنامه نارضایتی بدنی (کریستوفر اوچنر و همکاران؛ 2009) و پرسشنامه تغییر رفتار فعالیت بدنی (مارکوس؛ 2003) بود. دادههای بدست آمده از 280 پرسشنامه برگشت داده شده با استفاده از آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون، اسپیرمن و تحلیل واریانس یکطرفه در سطح آلفای 0.05 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج نشان داد بین اختلالات خوردن و نارضایتی بدنی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. همچنین بین اختلالات خوردن و مراحل تغییر رفتار فعالیت بدنی رابطه مثبت و معنی دار اما بین نارضایتی بدنی و مراحل تغییر رفتار فعالیت بدنی رابطه معنی داری وجود ندارد. همچنین نتایج آزمون تحلیل واریانس یکطرفه نشان داد، اختلالات خوردن و نارضایتی بدنی در مراحل مختلف تغییر رفتار فعالیت بدنی بطور معنیداری متفاوت است. در کل نتایج نشان دهنده این است که با پیشروی در بین مراحل تغییر رفتار فعالیت بدنی، میزان اختلالات خوردن نیز افزایش مییابد. همچنین میزان نارضایتی بدنی در مراحل میانی از مراحل تغییر رفتار فعالیت بدنی بیشتر است.
Machine summary:
"باتوجه به اینکه افراد برای تغییر رفتارشان در زمینه ورزش و تمرین بدنی زمانی اقدام می کنند که منافع و موانع تغییر رفتار را قبل از پیشرفت از یک مرحله به مرحله بعدی مورد سنجش قرار میدهند بنابراین ضروری به نظر می رسد که نقش سازه های نارضایتی از بدن و همچنین اختلالات خوردن در پیشروی بین مراحل تغییر رفتار فعالیت بدنی مورد بررسی قرار گیرد.
باید در نظر داشت که یافته های تحقیق حاضر نشان داد، اختلالات خوردن در افرادی که بطور منظم فعالیت ورزشی ندارند نیز متفاوت می باشد و نتایج تحلیل واریانس یکطرفه اختلاف معنی داری را در میانگین اختلالات خوردن بین مراحل مختلف تغییر رفتار فعالیت بدنی نشان داد.
با توجه به اینکه افرادیکه در مراحل تفکر و آمادگی حضور داشتند نسبت به افرادیکه در مراحل پیش تفکر و نگهداری بودند دارای میانگین بیشتری در متغیر نارضایتی بدنی داشتند شاید بتوان این نتیجه را گرفت که نارضایتی بدنی به عنوان عاملی در توازن تصمیم گیری دخیل بوده و همین امر نیز می تواند با پیشروی در مراحل مختلف تغییر رفتار فعالیت بدنی منجر به افزایش اختلالات خوردن شود.
همچنین در مورد افراد ورزشکار نیز گلر و همکاران (2000) بر این باور هستند که نارضایتی روانی- بدنی که بر گروه کثیری از جوانان ورزشکار اثر می گذارد، اغلب موجب باز داری از لذت بردن از فعالیت های ورزشی منظم شده و در نتیجه تعداد زیادی از افراد نسبت به بدن خود دچار نا رضایتی شده و عادات نا سالم تغذیه ای را در پیش می گیرند که نهایتا منجر به افزایش در اختلالات خوردن می شود (30)."