Abstract:
دقت و تامل در مباحث سیاسی مطرح شده در اخلاق ناصری نشان میدهد که خواجه نصیر در بیان اصول سیاسی در موارد متعدد، متاثر از نهج البلاغه بوده است . این مقاله بر آن است که با درک درست و متقن مباحث سیاسی مطرح شده در اخلاق ناصری، نشان دهد که خواجه نصیر در تبیین مسائل سیاسی، تحت تاثیر اندیشه های امام علی(ع ) در زمینه سیاست و حکومت ، واقع شده است . نیاز جامعه اسلامی به امام و ضرورت وجود امام در راس حکومت ، از مسائل اساسی تفکر سیاسی شیعی است که به نحو مستوفی در نهج البلاغه بدان پرداخته شده است . خواجه نصیر نیز با تاثیرپذیری از آراء و اندیشه های امام علی(ع ) بدین مسئله توجه کرده است . اصل عدالت و رعایت آن از سوی رهبر جامعه و کارگزارانش ، نقش عدالت در استواری و دوام حکومت ، پیوند اجتناب ناپذیر سیاست با اخلاق ، و عدم جدایی میان سیاست و دین ، دیگر مباحث قابل اعتنا هستند که میتوان اثرپذیری اخلاق ناصری از نهج البلاغه را در این عرصه ها ملاحظه کرد.
Machine summary:
"این مقاله بر آن است که با درک درست و متقن مباحث سیاسی مطرح شده در اخلاق ناصری، نشان دهد که خواجه نصیر در تبیین مسائل سیاسی، تحت تأثیر اندیشه های امام علی(ع ) در زمینۀ سیاست و حکومت ، واقع شده است .
به طور کلی باید گفت که با بررسی عمده مباحث سیاسی مندرج در اخلاق ناصری، و مقایسۀ این مباحث با نهج البلاغه ، مشخص میشود که خواجه نصیر، از منظر اندیشه های شیعی به مسألۀ سیاست نگریسته است و عقاید او، در زمینۀ اصول کلی سیاست اسلامی، با آراء و نظرات امام علی(ع )، که در نهج البلاغه تجلی یافته است ، هم خوانی دارد.
وی هر چند در زمینۀ خاستگاه پیوند میان اخلاق و سیاست ، گاه اشاره ای به اندیشه های متفکران یونان و آراء و نظرات اسلامی دارد؛ ولی از کتاب نهج البلاغه و تأثیرپذیری خواجه نصیر از این کتاب ، سخن به میان نمیآورد، منتظری، گرایش خواجه نصیر را به ایجاد پیوند میان دین و سیاست ، محصول برآیند پیش فهم ها و علایق خواجه نصیر، و امری متأثر از سیاست عصر وی تلقی میکند، و به ذاتی بودن این عقیده و نقش تفکرات شیعی خواجه نصیر در این زمینه توجه نمیکند، اخوان کاظمی نیز از منشأ یونانی عدالت از منظر خواجه نصیر سخن میگوید.
بحث عدالت ، که واسطه العقد مباحث اندیشه های سیاسی است ، باز آمده از آراء ارسطو است و نقشی بنیادین و جایگاهی ویژه در کتاب او، موسوم به «سیاست »، دارد؛ «مباحث مطرح شده در این اثر چنان شالودة استواری برای عدالت فراهم آورد که تا آغاز دوران جدید، مهم ترین بحث ها در باب عدالت قرار گرفت و فیلسوفان بزرگ اسلامی از فارابی تا خواجه نصیرالدین طوسی، هر کدام تحت تأثیر اندیشه های او در موضوع عدالت بودند» (طباطبایی، ١٣٧٤: ٥٨)."