Abstract:
تحولات عملی و نظری در عرصه سیاست بینالمللی با ایجاد تغییر در دستورکار سیاست خارجی کشورها باعث شد تا مناطق با ویژگیهای متنوع خود موردتوجه قدرتهای فرامنطقهای قرار گیرد. این مقاله با تمرکز موضوعی بر منطقه امریکای لاتین و طرح این سؤال که نوع رویکرد و اهداف چین و ایران در افزایش تعامل با این منطقه که حوزه نفوذ سنتی و ژئوپلیتیک امریکا نیز محسوب میشود دارای چه تفاوتها و تشابهاتی است با تکیه بر روشی مقایسهای بر این نظر است که باوجود اشتراک نظر تهران و بیجینگ در انتقاد از نظم موجود بینالمللی چینیها راه گسترش نفوذ خود را در امریکای لاتین با شناخت نیازهای متقابل اقتصادی خود و منطقه دیده و این در حالی است که نگرش ایران در این منطقه با توجه به جهتگیریهای سیاست خارجی غالبا اولویت مسائل سیاسی – امنیتی را در نظر دارد. بررسی ظرفیتها و جذابیتهای امریکای لاتین و نوع نگاه ایالات متحده امریکا به آن در راستای شناخت دلایل رویکرد کشورهای منطقه به قدرتهای فرامنطقهای و بررسی بنیانهای راهبردی و روندهای روابط ایران و چین بهویژه در دوران ریاست جمهوری احمدینژاد در ایران و هو جینتائو در چین بخشهای این مقاله در راستای تأیید این ادعاست.
Machine summary:
این نوشتار با معرفی رویکردهای ایران وچین به آمریکای لاتـین در آغـاز هـزاره جدیـد بـه عنـوان یکی از چالش های جـدی فرامنطقـه ای آمریکـا در حیـاط خلـوت خـود (آمریکـای لاتـین ) بـه دنبـال پاسخ گویی به این سؤال است که اهداف ایران و چین در منطقه آمریکای لاتین چگونـه تعریـف شـده و در این میان چه تشابه و تفاوت اصولی میان این اهـداف وجـود دارد؟ در پاسـخ بـه ایـن سـؤال، ایـن مقاله ضمن اشاره کوتاه به تحول مفهومی مصادیق مطالعه مناطق و اهداف قدرتها بـرای نفـوذ در آن و بررسی ظرفیت های بـالقوه و بالفعـل امریکـای لاتـین و چـالش هـای قـدرت آمریکـا (صـرفنظـر از چالش های بومی حوزه نفوذ واشنگتن در منطقه همانند رشد کمی دولت هـای چـپ گـرا و نیـز ظهـور قدرتهای اقتصادی نظیر برزیل ، مکزیک و آرژانتین ) در ایـن منطقـه در ابعـاد فرامنطقـه ای بـه ویـژه از جانب ایران و چین بر این اعتقاد است که هرچند ایران و چین در سالهای اخیر بـه عنـوان چـالش هـای نوین فرامنطقه ای قدرت آمریکا در منطقه مطرح شده اند و ازاین روهـر دو در راسـتای ایجـاد تغییراتـی در نظم موجود بین المللی عملا حوزه نفوذ آمریکا را محدود گرده اند بااین حال بنیـانهـای راهبـردی و اولویت تعاملی آنها در قبال امریکای لاتین از یکـدیگر متفـاوت اسـت .
ایران و امریکای لاتین ؛ وحدت سیاسی جهان سوم از سال ١٣٨٤ شمسی و پیرو روی کار آمدن محمـود احمدی نژاد بـه عنـوان رئـیس جمهـور، سیاست خارجی ایران دستخوش تحـولات عظیمـی در نـوع کنشـگری ایـران و تنظـیم روابـط بـا مناطق مختلف دنیا شد؛ به طوریکه اگر در دوره پیش از وی تمرکز سیاست خارجی بـر کـاهش تنش ها با دنیا و به ویژه مجموعه غرب بود در این زمان با ارائه شـدن تفسـیر وضـعیت ناعادلانـه از نظام موجود بین المللی و سیادت چندین کشور خـاص بـر ترتیبـات آن، تـلاش شـد تـا بـا احیـا و بازسازی روحیه انقلابی در سیاست خارجی شرایطی مهیا شود تا از طریق آن با ائـتلاف بـا جهـان سوم و کشورهای ناراضی از وضـع موجـود بـه ویـژه در افریقـا و امریکـای لاتـین نظـم سیاسـی- اقتصادی مستقر مورد انتقاد و در ادامه تعدیل شـود (XIV :٢٠٠٨ ,Zweiri &Ehteshami ).