Abstract:
بافت عاطفی زیرمجموعة نظریة بافت و به عنوان یکی از مؤلفههای علم معنیشناسی به حساب میآید. فهم و درک این نوع بافت که در حقیقت شدت و ضعف کنش احساسی موجود در واژگان را مشخص میکند در خوانش متون ادبی و بویژه شعر حائز اهمیت است. بویژه از زاویه دید نشانه ـ معناشناسی گفتمانی که رویکردی کاملتر و پویاتر است و در این مرحله بحث گفتمان عاطفی مطرح میشود. نگارنده در پژوهش حاضر بر آن است تا با روش تحلیلی کارکرد بافت و بویژه گفتمان عاطفی را در درک متون ادبی معاصر بسنجد و با چنین هدفی به موردکاوی آثار عربی جبران خلیل جبران پرداخته است. در این راستا با طرح سؤال مبنی بر چگونگی کارکرد بافت عاطفی و فراتر از آن گفتمان عاطفی در خوانش متون ادبی عربی از سوی مخاطب فارسی زبان و چگونگی پیوند این مسأله با زیباییشناسی متون مذکور فرضیهای ارائه شده است به این شرح که با فهم و در نظر گرفتن بافت و گفتمان عاطفی، خواننده فارسی زبان میتواند بافت فرهنگی و اجتماعی آن متون را به شکلی علمی دریابد و علاوه بر فهم دقیقتر متون، درک زیباییشناختی کاملتری از اثر داشته باشد.از نتایج آن برمیآید که خوانندة فارسی زبان با در نظر گرفتن بافت و گفتمان عاطفی، زنجیرة معنایی واژگان را کشف میکند و درنتیجه فضای کاربردشناختی متون برای او آشکار میگردد و از درک صرفا ذوقی آن رها شده و به مرزهای مطالعة علمی آن متون نزدیک میشود.
Machine summary:
لذا در این پژوهش نگارنده ضمن اذعان به فواید کارکرد بافت عاطفی از زاویة دید معنیشناسی، به دنبال بررسی و تحلیل کنشهای عاطفی واژگان از منظر رویکرد نشانه ـ معناشناختی گفتمان به عنوان روشی فراگیر در متون ادبی است و به مطالعة موردی آثار جبران خلیل جبران به عنوان نمونه پرداخته است.
سطح دوم به توسعة معنی و عوامل و چند و چون آن و همچنین به بافت و موقعیت نیز توجه دارد و در نهایت سطح سوم که به مجاز در ارتباط با معنی و سبک میپردازد(الدایة، 1996م: 9) با توجه به مباحث یاد شده و در نگاهی کلی اگر بخواهیم زمینه مطالعاتی علم معنی شناسی امروز را به شکلی خلاصه بیان کنیم باید گفت که معنیشناسی برای مطالعة معنی از جوانب مختلف به این مهم میپردازد و در این مسیر، از یافتههای خود در قالب مؤلفههایی نظام یافته بهره میگیرد.
رویکرد گفتمانی به معنا، به نوعی کاربردشناسی را نیز در نهان دارد و بر بافت موقعیتی تکیه دارد که نقطة مشترک آن با کاربردشناسی است؛ اما اهمیت معنی شناسی برای ما از آن جهت است که این علم بیشتر معنی را در زاویهای کوچکتر؛ یعنی سطح واژه بررسی مینماید و از آنجایی که معنای واژگان بهتنهایی(خارج از بافت زبانی)در معناافزایی شعر نو از اهمیت برخوردار است، بافت عاطفی به عنوان مؤلفهای معنیشناختی در جهت درک معانی شاعرانة واژگان یاریرسان است.