Abstract:
فرد صوفی نشانه هایی داشت که او را از یک غیرصوفی متمایز می ساخت. بعضی از این نشانه ها همانند شیوه لباس پوشیدن، نماینده و مشخصه گروه ایشان بود و برخی دیگر از نشانه ها، جنبه «رفتاری» داشت؛ همانند رسومی که در ارتباط با صرف طعام بود.جستار حاضر درصدد پاسخ دادن به سوالاتی از این دست است که: «آداب صرف طعام در میان صوفیان چه بود که به ایشان تشخص صوفیانه میبخشید؟» و «چه پیشینه ای سازنده این رفتارها میگردید؟»؛ «آیا تمامی این رفتارها، به درون محوطه های خانقاهی محدود میشده یا خارج از آن نیز امری بایسته بوده است؟» و سرانجام اینکه «میزان پایبندی صوفیان به این آداب چگونه بوده است؟»نوشتار پیشرو، نگرشی به رسوم و رفتارهای صوفیان درباره طعام، و نقد آنها، در نخستین دورههای پیدایش تصوف است؛ یعنی زمانیکه رسوم مرتبط با تصوف، در مرحله شکلگیری، قوام و تعریف آداب خاص خود هستند.
Machine summary:
جستار حاضر درصدد پاسخدادن به سؤالاتی از این دست است که: «آداب صرف طعام در میان صوفیان چه بود که به ایشان تشخص صوفیانه میبخشید؟» و «چه پیشینهای سازندۀ این رفتارها میگردید؟»؛ «آیا تمامی این رفتارها، به درون محوطههای خانقاهی محدود میشده یا خارج از آن نیز امری بایسته بوده است؟» و سرانجام اینکه «میزان پایبندی صوفیان به این آداب چگونه بوده است؟»نوشتار پیشرو، نگرشی به رسوم و رفتارهای صوفیان دربارۀ طعام، و نقد آنها، در نخستین دورههای پیدایش تصوف است؛ یعنی زمانیکه رسوم مرتبط با تصوف، در مرحلۀ شکلگیری، قوام و تعریف آداب خاص خود هستند.
آداب و معتقدات سلام نکردن بر سر سفرۀ غذا تا پایان صرف طعام سلامکردن در سنـت، امری واجب است؛ اما این امر در بین صوفیان، در چند مورد به تأخیر میافتاد: یکی هنگام ورود صوفی به خانقاه، بهمنظور پریشان نشدن خاطر حاضران و صوفیانی که در حال مراقبه هستند4 (العبادی، 1347: 253)؛ دوم، هنگامیکه به حمام وارد میشوند (باخرزی، 1383: 149)؛ سوم، به صوفیای که وضو نداشت تا هنگامیکه تجدید وضو کند5 و چهارم، که در ارتباط با بحث ماست، بر سر سفره و هنگام غذاخوردن.
دیگران نیز جهتگیری بینابینی داشتند؛ یعنی در مواضعی آن را حرام و نکوهیده میدانستند، و در جاییدیگر، با حصول شرایطی آن را مجاز میشمردند؛ اما باز هم «زلــه برنداشتن» را بهتر میدانستند؛ چون اولا ممکن بود برداشتن آن، با رضایت کامل میزبان همراه نباشد و وی بهسبب محظور، این کار را کرده باشد؛ ثانیا امکان داشت به سبب زلـه دادن به وی، از سهم دیگر مهمانان کم شده باشد: آنچه از طعام باقی ماند، مهمان آن را باید که برنگیرد - و این آن است که صوفیان آن را زلـت خوانند- مگر در آن حال که صاحب طعام به رضا و خوشدلی به صریح دستوری دهد، یا به قرینۀ حال او دانسته شود که او بدان شاد باشد، و اگر گمان کراهیت بود، نشاید.