Abstract:
یکی از رویکردهای مطرح در سیاست خارجی جمهـوری اسـلامی، سیاسـت نگاه به شرق است . اتخاذ این رویکرد، در اولویت سیاست خـارجی ایـران در پی گذشت یک دهه از قطع روابط دیپلماتیک ایران با ایالات متحده امریکـا و تشدید تحریم های گسترده این کشور و نیز اتحادیه اروپا علیـه جمهـوری اسلامی ایران است . در این راستا جمهوری اسلامی ایران تلاش نمـود تـا در جهت تامین بخشی از آرمان ها و اهداف سیاسی خود با اتخـاذ ایـن رویکـرد جدید، از تک قطبی شـدن سـاختار نظـام بـین الملـل پـس از جنـگ سـرد، جلوگیری نماید. در این میان ، کشور چین به عنوان یک قدرت برتر در نظـام بــین الملــل کــه مــاتریس قــدرتش همــواره در حــال اوج گــرفتن اســت و شاخص های برتری قدرت خود را در ابعاد مختلف اقتصادی، نفوذ سیاسـی و نظامی ارتقاء بخشیده است ، مورد توجه دستگاه دیپلماسی ایران قرارگرفـت تا از طریق توسعه همکاری با این کانون ثروت و قدرت بین المللی، بخشی از اهداف ملی ایران در سطوح منطقه ای و بین المللی تامین شود. با توجـه بـه این مهم ، پرسش اصلی پژوهش حاضر آن است که جمهوری اسلامی ایـران از ایجاد ائتلاف راهبردی با چین چه اهدافی را دنبال میکند؟ برای پاسخ به این پرسش ، پژوهش حاضر فرضیه ذیل را به سنجش میگـذارد: جمهـوری اسلامی ایران در پی آن است که با ایجاد ائتلاف راهبردی، از چین به عنوان یک شریک تجاری و متحدی راهبردی در نهادهای بین المللـی بهـره گیـرد. روش تحقیق در این پژوهش ، تحلیلی- توصیفی است و برای تبیین مسـئله پژوهش از نظریه چرخش قدرت و نقش ، بهره گرفته میشود.
Machine summary:
"از سویی در فضای سال هـای پـس از جنـگ سـرد، جمهـوری اسـلامی ایـران به عنوان یک قدرت منطقه ای که مناسبات راهبردی خود را با دولت هژمـون در ایـن ساختار جدید یعنی ایالات متحده امریکا قطع نموده و نیز مورد تحریم های یکجانبـه / و چندجانبه این کشور و مجموعه کشورهای غربی قرارگرفته است ، تلاش مینمایـد تا با یارگیری از میان قدرت هـای جهـانی، رویکـرد نگـاه بـه شـرق را در سیاسـت خارجی دنبال نماید.
چـین طی سال های ١٣٦٤ تا سال ١٣٧٥، با علاقه فراوان به برنامه صلح آمیز هسته ای ایـران کمک میکرد و همین امر باعث شده بود که این کشـور بـه عنـوان یـک شـریک و پشتیبان اصلی ایران در زمینه فعالیت های صلح آمیز هسته ای تلقی شود ( :٢٠١١ ,Djallil / ٢٣٦)؛ اما تحت فشارهای ساختار هژمونیک حاکم بر نظام بـین الملـل پـس از جنـگ سرد، چین در سـال ١٩٩٧، (١٣٧٦) بـه یکبـاره همکـاری خـود را در فعالیـت هـای هسته ای ایران متوقف ساخت تا در جهت ارتقای روابط بهتر و همسویی با امریکا و متحدان غربی آن کشور جهت پیشرفت در برنامه های غیرنظـامی هسـته ای خـود بـه موفقیت هایی دست یابد.
از سـوی دیگـر، از آنجاکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ایران همواره برای امریکـا یـک تهدیـد و نگرانی امنیتی قلمداد شده و در راهبرد امنیتی امریکا، تهدیدی علیه منافع امنیتی ایـن کشور محسوب میشود، بنابراین بدیهی است که امریکا به عنوان یک معـارض چـه در سطح نهادهای سیاسی بین المللی و چه در سطح منطقه ای، همـواره از حمایـت و پشتیبانی کشورهای دیگر از ایران ، نظیر چین جلوگیری به عمل آورده و در برقـراری مناسبات راهبردی و نیز پیشبرد منافع جمهوری اسلامی ایران موانعی ایجاد نماید."