آنچه دقت ما را در هجدهمین سال انقلاب و تشکیل دولت جدید به خود جلب میکند،آسیبشناسی مسائلی است که جامعه ما با آن مواجه است تا با تبیین آنها بتوان زمینه را برای«شناخت»،«سیاستگذاری»و«برنامهریزیهای توسعه»اجتماعی در ابعاد سیاسی،فرهنگی و اقتصادی فراهم آورده و اهداف نظام را به ثمر رساند.
سادهترین شکل بروز این مهم،اینگونه است که یک مسئول اجرائی فارغ از شرح وظیفه و نقشی که به عهده دارد به دانستهها،علائق و ذوق شخصی خود تکیه کرده و براساس آن فعالیتهای حوزه مدیریت خود را سامان میدهد و به بیان دیگر آن را انجام میدهد که میداند و میپسندد و نه آنچه را که میباید!
«نقدناپذیری»از جمله رفتارهائی است که برخی از مدیران در نظام اجرائی با اتکاء به تشخیص فردی خود از مصلحت یا به دلائل دیگر نشان میدهند.
در جامعه مکتبی ما،شخصیتها میباید وزن اجتماعی خود را به میزان توانمندی در ارائه و توسعه مفاهیم کارآمد برای حرکت بالنده جامعه به سمت اهداف و آرمانهای نظام بدست آورند.