Abstract:
كاهش فقر همواره هدف اساسي سياست هاي عمومي و موافقتنامه هاي بين المللي بوده و نخستين هدف از اهداف توسعه هزاره (MDGs) است. اگرچه درآمد، يكي از اساسي ترين ويژگي هاي تعيين سطح زندگي بشر است، اما انسان موجودي چندبعدي است و بنابراين مي تواند از جنبه هاي مختلف (نه تنها جنبه درآمدي) احساس فقر كند. اين پژوهش، به اندازه گيري فقر چندبعدي با استفاده از رويكرد آلكاير ـ فوستر (2013) در طول يك دوره پنج ساله از 1392-1388 مي پردازد.
نتايج نشان مي دهند كه به طور ميانگين در كل كشور و در مناطق جغرافيايي مختلف و نيز در ميان گروه هاي مختلف برحسب ويژگي هاي خانوار، شاخص هاي فقر در طول دوره موردبررسي تا سال 1391 روندي كاهشي داشته اند و پس از آن در سال 1392 زياد شده اند. مقايسه سهم هريك از نماگرها از فقر نشان مي دهد كه همواره در طول دوره توزيع، فقر درون نماگر درآمد نسبت به ساير نماگرها بيشتر بوده و سهم نماگر درآمد از فقر چندبعدي در پايان دوره نسبت به ابتداي آن زياد شده است. همچنين در پايان دوره نسبت سرشمار سانسور شده و نيز تعداد فقراي چندبعدي در نماگر درآمد نسبت به ابتداي دوره افزايش يافته اند. نتايج حاصل از رگرسيون لاجستيك در سال 1392 نشان مي دهد كه زندگي در مناطق روستايي، زن سرپرست خانوار بودن و اضافه شدن عضو جديد به خانوار، احتمال فقير شدن را افزايش مي دهند.
Machine summary:
"سالازار٢ و همکاران (٢٠١٣) رویکرد AF را برای محاسـبه فقـر چندبعـدی در کلمبیا (CMPI) به کار برده و پانزده نماگر را در قالب پنج بعد با وزن های برابر درنظر گرفته اند: شرایط آموزش خانوار (دارای دو نماگر میانگین سطوح آموزشی افراد ١٥ سال به بالا در خانوار و داشتن سواد خواندن و نوشـتن بـرای ایـن افـراد)؛ شـرایط نوجوانان و کودکان خانوار (شامل چهار نماگر حضور در مدرسه برای کودکان ٦ تا ١٦ سال ، نداشتن تأخیر یا شکاف در سطوح تحصیلی با توجه به سن برای نوجوانان ٧ تا ١٧ سال ، دسترسی به خدمات مراقبت از قبیل تغذیه ، بهداشت و آموزش بـرای کودکان زیر ٥ سال و همچنین کار نکردن کودکان ١٢ تا ١٧ سال )؛ کار (دربرگیرنده دو شاخص نداشتن بیکاری بلندمدت ـبیش از ١٢ ماه ـ و نیز داشتن شـغل رسـمی)؛ سلامت (دارای دو نماگر داشتن بیمه سلامتی و دسترسی به خدمات سلامت ) و بعد آخر، دسترسی به امکانات رفاهی عمومی و شـرایط مسـکن (شـامل پـنج شـاخص دسترسی به منابع آب بهداشتی، دسترسی به شبکه فاضلاب شهری، داشتن کف پوش مناسب برای مسکن ، داشتن دیوار خارجی برای مسکن و سرانه اتاق کمتر از ٣ نفر).
در این پژوهش از یـازده نمـاگر در قالب پنج بعد استفاده شده است : درآمد؛ سلامت ، شامل دو نمـاگر تغذیـه و هزینـه سلامت ؛ آموزش ، دربرگیرنـده نماگرهـای میـزان تحصـیلات سرپرسـت خـانوار و محرومیت از تحصیل کودکان ٦ تا ١٨ سال ؛ مسکن ، شامل دو نماگر فضای دراختیار برای هریک از اعضا و تأمین انرژی گرمایشـی و سرمایشـی مسـکن ؛ و بعـد سـطح زندگی که متغیرهایی از قبیل مالکیت منزل مسکونی، دسترسی بـه اینترنـت ، داشـتن امکانات سفر و دارایی را دربرمیگیرد.
افـزایش میانگین محرومیت های موزون در پایان دوره (شاخص A) نشان میدهد کـه تعـداد نماگرهایی که افراد فقیر در آن محروم شده اند، نسبت به ابتـدای دوره بیشـتر شـده است و این امر میتواند دلیلی برای افزایش فقر چندبعدی در پایان دوره باشد."