Abstract:
میزان جریان های نقدی تأثیر زیادی بر میزان ریسک سقوط سهام شرکت دارد، زیرا ارزانتر از منابع تأمین مالی خارجی بوده، مدیران کنترل بیشتری بر آن دارند. از این رو، تغییرات جریان های نقدی ممکن است به تغییرات میزان سرمایه گذاری و بروز حساسیت سرمایه گذاری ریسک سقوط سهام منجر شود. حساسیت سرمایه گذاری جریان های نقدی علاوه بر ویژگی های شرکت و شرایط بازار، تحت تأثیر خصوصیات فردی مدیران مانند اعتماد به نفس بیش از حد نیز قرار دارد. مدیران دارای این ویژگی، به دلیل خوشبینی مفرط اقدام به سرمایه گذاری در طرح هایی می نمایند. که فاقد جریان نقدی مرود نیاز برای کسب بازده مورد انتظار سهام داران است. این پژوهش با استفاده از رگرسیون به بررسی تأثیر اعتماد به نفس بیش از حد میران ارشد بر ریسک سقوط سهام نقدی پرداخته است. بدین منظور، نمونه ای شامل 132 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1386 تا 1392 مطالعه شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که در دوره زمانی مورد بررسی، اعتماد به نفس بیش از حد میران ارشد باعث ریسک سقوط قیمت سهام شده است.
Machine summary:
"برای آزمون فرضیهها و همچنین معناداری مدل های ارائه شده از تحلیل رگرسیون استفاده خواهد شد: CrashRisk = Bo +B2OverconfidentCEO +B3 ControlVariables + ∂ متغییر وابسته : CrashRisk : ریسک سقوط قیمت که از فرمول زیر بدست می اید: رابطه (2) rjt=β0+ β1 r m,t-2+ β2 r m,t-1+ β3 r m,t+ β4 r mt+1+ β5 rm,t+2+єjt rjt: بازده سهام شرکت j دردوره t r m,t : ؛بازده شاخص کل بازار سهام در دوره t متغیر مستقل : OverconfidentCEO : اعتماد به نفس زیاد مدیریت برای اندازه گیری متغیر مستقل(اعتماد به نفس زیاد مدیریت) با تعدیل شاخص های به کار گرفته شده در پژوهش مال مندیروتیت(2011) وکمپل وگالمیر(2011) ازدوشاخص به شرح زیر استفاده می شود: شاخص اول براساس تعداد روزهای افزایش و کاهش قیمت سهام: اگر در طول سال مالی تعداد روزهای افزایش قیمت سهام بیشتر از تعداد روزهای کاهش قیمت سهام شرکت باشد، فرض می شود اعتماد به نفس بیش ازحد مدیریت وجود دارد و برای آن عدد یک در نظر گرفته می شود؛ در غیر این صورت، عدد صفر به جای متغیر قرار داده می شود.
از سوی دیگر، از آنجا که سرمایه گذاران به دنبال کسب بیشترین بازده از سرمایه گذاری های خودشان هستند ضروی است که با در نظر گرفتن نارسائی های موجود در فرآیند اندازه گیری سود شرکت ها، علاوه بر توجه به عامل کیفیت اطلاعات مالی به ویژه میزان سود و اجزای آن (اقلام تعهدی و جریان نقدی)، به نقش کیفیت حسابرسی در افزایش کیفیت سود و کاهش رفتارهای فرصت طلبانه مدیریت سود نیز توجه داشته باشند تا بدین طریق بتوانند بازده معقولی را از سرمایه گذاری خود کسب نمایند در همین راستا، این پژوهش درصدد بررسی این موضوع است که آیا مدیریت سود بر بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تأثیر دارد یا خیر؟ همچنین آیا کیفیت حسابرسی رابطه بین مدیریت سود و بازده سهام را تحت تأثیر قرار می دهد یا خیر؟ بنابراین به منظور پاسخ به سوالات فوق فرضیههای پژوهش به صورت زیر تدوین گردید."