Abstract:
آموزش و پرورش از دیرباز نقشی اساسی در تداوم و بقای جوامع بشری ایفا کرده است. مطالعات بیانگر تأثیر مثبت آموزش در توسعه جامعه است. به عبارت دیگر توسعهنیافتگی سیستمهای آموزشی از مهمترین عوامل در توسعه نیافتگی کل جامعه محسوب میشود. در جوامع امروزی، جریان پرورش کودکان در
خانواده آغاز شده ولی به زودی سازمانی اختصاصی مسئولیت ایفای این وظیفه را رسما برعهده میگیرد. اما باید دانست که آموزش و پرورش فقط محدود به تعالیم مدرسه و دانشگاه نیست؛ بلکه انسان در طول زندگی همواره در حال یادگیری است. با پیشرفت سریع فناوری و تغییرات مداوم جهان پیرامون، لازم است این یادگیری ها به صورت رسمی یا غیر رسمی و به صورت مادامالعمر ادامه یابد. همچنین آموزش باید از کیفیت لازم برخوردار باشد تا بتواند همراستا با تغییرات به نیازهای جامعه پاسخ دهد. لذا آموزش باکیفیت به عنوان یکی از اهداف 17 گانه توسعه پایدار در دستور کار برنامه و توسعه سازمان ملل قرار گرفته
است؛ولی متأسفانه کشورهای درحال توسعه همچون ایران با چالش هایی در حوزه آموزش و پرورش روبرو هستند که کیفیت نظام آموزشی آنها را زیر سؤال برده است ناسازگاری بین منابع آموزشی با بازار کار، تقلیدی بودن نظامهای آموزشی، افزایش نابرابری توسط نظام آموزش و پرورش نابرابر، کمبود منابع،
بازدهی پایین نظام آموزش و پرورش، تمرکز بیش از حد ضرورت در نظام آموزش و پرورش و هزینه فرصت از دست رفته زیاد برای دهک های پایین جامعه، از جمله ی این چالش هاست . با توجه به چالش های مزبور، بهروز رسانی محتوای درسی و متناسبسازی آن با نیازهای جامعه، بومی سازی نظام آموزش و پرورش، تمرکز زدایی از نظام آموزش و پرورش و ارتقای اثربخشی برنامه ریزی آموزشی میتوانند راهگشا باشند.
Machine summary:
لذا آموزش باکيفيت به عنوان يکي از اهداف ١٧ گانه توسعه پايدار در دستور کار برنامه و توسعه سازمان ملل قرار گرفته است ؛ولي متأسفانه کشورهاي درحال توسعه همچون ايران با چالش هايي در حوزه آموزش و پرورش روبرو هستند که کيفيت نظام آموزشي آنها را زير سؤال برده است ناسازگاري بين منابع آموزشي با بازار کار، تقليدي بودن نظام هاي آموزشي، افزايش نابرابري توسط نظام آموزش و پرورش نابرابر، کمبود منابع ، بازدهي پايين نظام آموزش و پرورش ، تمرکز بيش از حد ضرورت در نظام آموزش و پرورش و هزينه فرصت از دست رفته زياد براي دهک هاي پايين جامعه ، از جمله ي اين چالش هاست .
واژه هاي کليدي: آموزش و پرورش ، آموزش باکيفيت ، توسعه پايدار مقدمه تاکنون اکثر مطالعاتي که در زمينه اقتصاد آموزش صورت گرفته ، بر همبستگي مثبت بين آموزش ، بهره وري کار و رشد توليد تأکيد داشته است (٥)؛ اما آموزش هايي ميتوانند به افزايش کارايي دامن زنند که هدفدار، پيوسته و پرمحتوا باشند و کارشناسان و مربيان مجرب در امور آموزشي آنها را برنامه ريزي و اجرا کنند (١).
اقتصاد دانش محور اقتصادي است مبني بر توليد، توزيع ، و کاربرد دانش و اطلاعات به منظور تحقق رشد اقتصادي و افزايش بهره وري (٢٢) با وجود مزاياي بسيار آموزش و نقش غيرقابل انکار آن در توسعه ، در چند دهه اخير، تحولات و تغييرات سريع فناوري نشان ميدهد که برنامه ريزيهاي آموزشي بلندمدت از کيفيت کمي برخوردار بوده است .