Abstract:
موضوع پژوهش حاضر بررسي گونه اي از موسيقي كناري در قصايد خاقاني است كه تاكنون از نظر مغفول مانده است. خاقاني با بكارگيري حروف قافيه به شيوه ي اعنات در قصايد خود و استفاده از آن ها در كنار رديف، ضمن رعايت تناسب با موضوع بيت و افزايش موسيقي كناري، به گونه اي هنرمندانه پيام خود را در ذهن خواننده تداعي مي كند و با اين كار بر موضوع مورد نظر خود نيز تاكيد مي ورزد؛ به عبارت ديگر، شاعر در محور افقي موضوع موردنظر خود را بيان مي كند و در محور عمودي با استفاده از موسيقي كناري حاصل از تكرار حروف قافيه و رديف، بر القاي موضوع موردنظر خود تاكيد مي كند.
روش پژوهش توصيفي است و داده ها با استفاده از تكنيك تحليل محتوي، تحليل گرديده است. نتيجه نشان مي دهد بسامد استفاده ي خاقاني از ايجاد اين نوع موسيقي كناري، موجب پديد آمدن يك ويژگي سبكي در قصايد وي گرديده است كه تاكنون بدان توجه نشده است.
Machine summary:
"برخـی از پژوهشـگران آن را لزوم مالایلزم شمرده اند؛ یعنی لازم شمردن چیزی که در اصل لازم نیست ، در حالی کـه با نگاهی اجمالی به موسیقی کناری قصاید خاقانی، درمییابیم که توانمنـدی ایـن شـاعر موجب شده به کارگیری حروف قافیه در شـعر او نـه تنهـا اعنـات در معنـی لغـوی آن نباشد، بلکه تأکیدی بر موضوع موردنظر شاعر در هر بیت نیز باشـد؛ بـه عبـارت دیگـر خاقانی در گزینش قافیه و قرار دادن آن ها در محور هم نشـینی در کنـار ردیـف ، ضـمن افزایش موسیقی کناری، گویی به گونه ای پنهان به موضوع مـورد نظـر خـود نیـز اشـاره میکند؛ به گونه ای که به نظر می رسد شاعر در هـر بیـت در محـور افقـی پیـام خـود را مطرح میکند و با استفاده از موسیقی کناری حاصل از حروف قافیه و ردیف ، آگاهانه یا ناآگاهانه بر پیام خود مهر تأیید گذاشته و بر آن تأکیـد ورزیـده اسـت ؛ بـه عنـوان مثـال هنگامی که به رثای امام ابوعمرو اسعد می پردازد، تنها بـه انتخـاب واژه هـای غمنـاک یـا برگزیدن وزن متناسب با مرثیه اکتفا نمیکند، بلکه آه برخاسته از دل سوخته ی خود را در فراق این شخص ، به خوبی در محور عمودی (در موسیقی کناری شعر) می نمایاند: بیــدقی مــدح شــاه مــیگویــد کــوکبی وصــف مــاه مــیگویــد..."