Abstract:
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، ادبیات داستانی رشد و پیشرفت چشمگیری یافت ، به گونه ای که دهة شصت را در ایران ، دهة ورود به رمان می دانند. اغلب رمان هـای این دهه ، درونمایه ای اجتماعی دارند. برخی از این داستان هـا بـه مناسـبات کـلان اجتماعی و سیاسی پرداخته و بحران های اجتماعی را زمینة کار خود قرار داده اند و برخی دیگر مناسبات و روابط میـان فـردی در درون خـانواده را مـورد نظـر قـرار داده اند. مسئلة اصلی این پژوهش ، شناخت و بررسی ساختار و مناسبات درون نهاد خانواده در رمان اجتماعی و واقع گرای دهة شصت است . خانواده ، اولین نهاد اجتماعی است کـه روابـط و مناسـبات میـان اعضـای آن ، معمولا دست مایة تصویرسازی و خلق هنری در فضای داستان قـرار مـی گیـرد. در این مقاله با بررسی نمونه هایی از چهار جریان مطرح رمان نویسی در دهة شصـت ، الگویی تحلیلی از بازآفرینی مناسبات و روابط خانوادگی در رمـان هـای ایـن دهـه عرضه می گردد. هدف از این پژوهش ، بررسی و تحلیل تصویری است که از ایـن نهاد اجتماعی در ادبیات داستانی بازتولید می شود تا گفتمان و روایت خاص ادبـی این دهه را در رابطه با این نهاد ارزیابی کنیم . روش تحقیق توصیفی ، تحلیلی و بر مبنای منابع کتابخانه ای است . نتیجـة ایـن پژوهش نشان می دهـد کـه در ایـن دهـه ، نویسـندگان بـا پـرداختن بـه مناسـبات خانوادگی ، الگویی از مناسبات کلان اجتمـاعی را بازتـاب مـی دهنـد و تضـادها و چالش های زندگی اجتماعی را با ایجاد یک همبستگی درونـی و بـا درنظرگـرفتن پیچیدگی های روابط انسـانی در مناسـبات خـانوادگی بازتولیـد مـی کننـد. روابـط خانوادگی در رمان های این دهه بازتعریفی از روابط سنتی است .
Machine summary:
"از آنجا که ادبیات بیان خلاقانة مناسبات و روابط انسانی است و خانواده نیز اولین نهـاد اجتماعی است که مناسبات شکل گرفته در آن ، هستة اولیة مناسبات و تعامل میـان افـراد را تشکیل می دهد، الگوهـا، روابـط و مناسـبات میـان اعضـای خـانواده ، معمـولا دسـت مایـة تصویرسازی و خلق هنری در فضای داستان های واقع گرا قرار می گیرند.
از میان حدود چهل رمان اجتماعی این دهه ، با مطالعه و بررسی هـای متعـدد، هفـت رمـان بـا معیارهای زیر به عنوان نمونة آماری در طرح انتخاب گردید: ـ رمان از رمان های موفق و مطرح دوره خود بوده ، ارزش ادبـی و هنـری قابـل قبـولی داشته ، نویسندة آن نیز صاحب سبک و تأثیرگذار باشد.
دو نمونه از رمان های شـاخص ایـن گـروه سیندخت از علی محمد افغانی و بادها خبر از تغییر فصل می دهند از جمال میرصـادقی بـه دلیل توجه بیشتر به مضامین خانوادگی در این طرح ، بررسی می شود.
روابط و مناسبات خانوادگی به عنوان مضمون اصلی رمان ، طرح نمی گردد و بیشتر به عنوان مضمونی حاشیه ای در کنار توجه به سایر مسائل اجتماعی یا به عنوان بازتابی از این مسائل مطرح شده است .
دو رمان بررسی شده از این نوع ، در دهة ٤٠ و ٥٠ اتفاق می افتد و تحت تأثیر گفتمان اجتمـاعی دهـه ، مناسـبات سـنتی خانوادگی بر آن غالب است که البته نشانه هایی از تغییر خصوصا در حیطة آشنایی دختـر و پسر و شیوة ازدواج در آن وجود دارد."