Abstract:
ادبیات جامعهشناسی اجتماعات محلی و روستایی در ایران، کنش اجتماعی بومی را عمدتاً بر پایۀ ارکان اقتصاد سیاسی شامل نظام قدرت، منابع ثروت و شیوههای تولید اقتصادی تحلیل کرده است. به عبارت دیگر در این گفتمان، حیات روستایی بیش از هر چیزی با مقولات «دولت»، «زمین»، «آب» و «اشکال بهرهبرداری» تبیین شده است. با اینکه ارزش تبیینگری این مقولات با فرض خودبسندگی جامعهشناسی یعنی «تحلیل امر اجتماعی با امر اجتماعی دیگر» در تنافر است، اما باید دید این مقولات چه نسبتی با «امر اجتماعی» دارند و چه سطحی از تبیین آن را بر دوش میکشند. هدف مقالۀ حاضر، نشان دادن اهمیت جایگاه «جامع»ها در بازتولید حیات اجتماعی در جوامع بومی و محلی است. مقاله با تحلیل نقاط قوت و ضعف جامعهشناسی دورکیمی و تأکید بر ادبیات نوین جامعهشناسی، شکلی از تحلیل جامعهشناختی با نام «جامعهشناسی خودبسنده و بومی» را معرفی میکند که از تقلیلگرایی میگریزد و برای تشریح مبانی کنش اجتماعات انسانی خاصه اجتماعات محلی و بومی قابل استفاده است. جامعهشناسی خودبسنده، با بیان تعریف نوین از «امر اجتماعی» و «حق میدان» جامعهشناسی، راهی برای ورود به مقولات زمان، مکان، طبیعت و اقتصاد میجوید و در مورد نسبت لوکالیتی (نماد طبیعت و مکان) با کامیونیتی (نماد اجتماع و فرهنگ) داوری میکند. در این برداشت، نقاط تلاقی ذهنیت (باورها و فرهنگ) و ساختهای مرفولوژیک و مکانی اجتماع روستایی، مبناهای خلق و تداوم کنش اجتماعی تلقی میشوند. این نوع جامعهشناسی، به جای توقف بر مفاهیم ثروت، قدرت و اقلیم، بر مفهوم «جامع«ها به عنوان عناصر تنظیمگر کنش اجتماعی تمرکز میکند. جامعهای عبادتگاهی، مناسکی، هنجاری و مبادلهای، مولد عمل اجتماعی به حساب میآیند.
Machine summary:
دورة هفتم ، شمارة ٢، پاییز و زمستان ١٣٩٤، ص ١٩٨-١٧٣ مبانی «امراجتماعی » روستایی: به سوی جامعه شناسی خودبسنده و بومی 1* موسی عنبری تاریخ دریافت : ١٣٩٥/٠٩/٠١ - تاریخ پذیرش : ١٣٩٥/١٠/١٢ چکیده ادبیات جامعه شناسی اجتماعات محلی و روستایی در ایران ، کنش اجتماعی بومی را عمدتاً بر پایۀ ارکان اقتصاد سیاسی شامل نظام قدرت ، منابع ثروت و شیوه های تولید اقتصادی تحلیل کرده است .
زمین ، آب و دولت فیالنفسـه موضـوع مطالعـۀ جامعـه شناسـی نیسـتند، مگـر اینکـه شکل گیری اجتماعات و روابط اجتماعی حول این مقولات را موضوعات جامعه شناختی خواند که آن نیز خود قابل بحث است ، یعنی آیا میتوان محیط و سیاسـت را مبـانی رفتـار اجتمـاعی روستایی دانست ؟ کتاب های ارزشمند زیادی با عنوان جامعه شناسی نظیر "جامعـه شناسـی روسـتای ایـران " (خسروی، ١٣٥٣)؛ "جامعه شناسی ده در ایران " (خسروی، ١٣٧٢)؛ "جامعه شناسـی روسـتایی" (وثوقی ١٣٧٣؛ نیک خلق ١٣٨٢؛ طالـب و عنبـری ١٣٨٤؛ پورافکـاری ١٣٥٢)؛ "جامعـه شناسـی توسعه و توسعه نیافتگی روستایی" (ازکیا ١٣٧٠، الف و ب )؛ "ششـدانگی: مقدمـه ای در زمینـۀ جامعه شناسی روستایی" (عجمی، ١٣٤٨)؛ "جامعه شناسی کشـاورزی در ایـران " (لهسـاییزاده ، ١٣٧٥)؛ "جامعه شناسی توسعۀ روستایی" (لهساییزاده ، ١٣٧٩) نگاشته شده اند کـه از اطلاعـات میدانی و دست اول برخوردارند.
آن سوتر در کتب "مبانی جغرافیای روستایی" (سعیدی، ١٣٧٧) یا «نظریـه هـای توسـعۀ روستایی» (پاپلی یـزدی و ابراهیمـی، ١٣٩٢) نیـز علاقـه ای وجـود نداشـته اسـت کـه تفـاوت ١٧٦ توسعۀ محلی (روستایی-شهری)، دورة هفتم ، شمارة ٢، پاییز و زمستان ١٣٩٤ روش شناختی واضح خود با کتب همدست و همسایۀ خود در حوزة جامعـه شناسـی روسـتایی مشخص شود.