Abstract:
هدف این مقاله بررسی نقش دولتها به عنوان دارندگان حاکمیت و قدرت فائقه هر کشور در خنثی سازی عملیات روانی است. بنابراین سؤال اصلی این مقاله چنین است: دولتها چگونه میتوانند عملیات روانی دشمنان و یا رقبای خود را خنثی کنند؟ فرضیه ای که در پاسخ به این سؤال به آزمون گذاشته میشود این است: دولتها با پیش گرفتن روشهای درازمدت تا حد بسیار زیادی میتوانند عملیات روانی دشمن یا رقیب خود را خنثی کنند. فرضیه سازی این مقاله بر این ایده استوار است که موضوع عملیات روانی چیزی است که مردم ناگزیر از فکر کردن به آن هستند. از سوی دیگر همچنان که برخی از صاحب نظران علوم ارتباطات معتقدند تبلیغات تقویت باورهای موجود است. بر این اساس در حالی که امواج رسانه ای در جهان امروز با پیشرفت فناورانه شگفت انگیز آن کنترل ناپذیر می نماید امّا دولت ها می توانند بر روند آن با پیش گرفتن اقدامات درازمدت علمی و روشمند تأثیر گذارند. بدیل فرضیه مقاله چنین است که دولتها با اقدامات کوتاهمدت (بدون برنامه ریزیهای درازمدت)، غیر علمی و غیر روشمند موفقیتی در خنثیسازی عملیات روانی دشمنان نخواهند داشت. از اینرو چند مؤلفه مهم از جمله اقدامات مبتنی بر روانشناسی سیاسی، اجماع ملی، نسبیت و جزمیت، جامعهپذیری سیاسی، رسانههای گروهی، رفتار سیاستمداران و عرصه سیاسی که در مدیریت رسانهای و سیاسی هر کشوری میتواند به کار بسته شود تا در خنثیسازی عملیات روانی رقبا کارگر افتد، به طور مختصر مورد بررسی قرار میگیرد.
Machine summary:
"بنابراین سؤال اصلی این مقاله چنین است : دولت هـا چگونـه مـیتواننـد عملیـات روانـی دشمنان و یا رقبای خود را خنثی کنند؟ فرضیه ای که در پاسخ به این سؤال به آزمون گذاشته میشـود ایـن است : دولت ها با پیش گرفتن روش های درازمدت تا حد بسیار زیادی میتوانند عملیات روانی دشمن یا رقیب خود را خنثی کنند.
از این رو چند مؤلفه مهم از جمله اقدامات مبتنی بـر روان شناسـی سیاسـی، اجمـاع ملی، نسبیت و جزمیت ، جامعه پذیری سیاسی، رسانه های گروهی، رفتار سیاستمداران و عرصه سیاسی که در مدیریت رسانه ای و سیاسی هر کشوری میتواند به کار بسته شود تا در خنثیسازی عملیات روانی رقبا کارگر افتد، به طور مختصر مورد بررسی قرار میگیرد.
در حالی که سرعت عملیات روانی بـه سـرعت نـور نزدیـک میشود، چگونه میتوان با حرکت لاکپشتی پدیده های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی با آنها مقابله کرد؟ به نظر میرسد برای چاره جویی این تناقض باید پیش از تحقق اجماع کامل و مستحکم (که هیچ گاه به طـور مطلق به دست نمیآید) روح اجماع ملی در کشور گسترده شود.
جامعه رها که درباره هویت ، اهداف و روش های خود به اجماع نرسیده و روح حاکم بر آن نه همکاری و رفع مشکلات بلکه فرصت طلبی غیر اخلاقی و غیر قانونی باشد به راحتی تحت تأثیر عملیات روانی و شگردهای آن همچون شایعه سازی و برچسب زنی قرار میگیرد و خود نیز در آن مشارکت میکند."