Abstract:
هدف پژوهش حاضر اين است كه جايگاه صنعت را در ايران در دوره هاي مختلف تاريخي مورد بررسي قرار دهد. براساس يافته هاي تحقيق، قبل از شكل گيري انقلاب صنعتي، ايران در دوره صفويه گام هاي بلندي به ويژه در صنعت نساجي برداشته بود اما در دوران افشاريه و زنديه، پيشرفتي در فعاليت هاي صنعتي در ايران به وجود نيامد. در دوره قاجاريه كه كارآمدي آشكار اقتصاد صنعتي انگلستان باعث شده بود كشورهاي مختلف به دنبال تكرار تجربه انگلستان باشند، اقداماتي در گسترش صنعت در حوزه هاي مختلف اتفاق افتاد، اما ايران در اين دوره اساساً فاقد سياستي مشخص در صنعتي شدن بود و مقدار ناچيزي از توليد ناخالص داخلي آن از فعاليت هاي صنعتي به دست مي آمد. در دوره پهلوي، اولين قدم هاي واقعي در جهت صنعتي كردن ايران برداشته شد و سرمايه گذاري هاي كلاني در بخش صنعت صورت گرفت. اين روند در دوره جمهوري اسلامي نيز تداوم يافت و سهم صنعت از توليد ناخالص داخلي و اشتغال، به ميزان زيادي افزايش پيدا كرد. اما صنعت ايران در دو دوره اخير اساساً مصرفي، وابسته به درآمدهاي نفت و فاقد رقابت پذيري در عرصه بين المللي بوده است.
Machine summary:
"صنعت در ایران در دوره 37 ساله حکومت فتحعلیشاه به دلیل شکست در دو جنگ با روسیه و الزام به پرداخت پنج میلیون تومان خسارت جنگ(شمیم،1370)، مجالی برای توسعه نیافت اما دقیقا در همین دوره کشورهای فرانسه، بلژیک، آلمان، اتریش و آمریکا توسعه صنعتی سریعی را تجربه نموده و عملا در ردیف کشورهای صنعتی قرار گرفتند.
اما در دوره ده ساله 67-1357 در نتیجه تحریم اقتصادی آمریکا و ممالک غربی که به دنبال ماجرای گروگانگیری رخ داد، صنایع ایران با کمبود شدید قطعات و ماشینآلات مورد نیاز، مواجه شدند(رزاقی،1381: 24) و در نتیجه جنگ هشت ساله، تعداد زیادی از کارخانجات صنعتی کشور از بین رفتند و ظرفیت تولید آنها در صنایع سرمایهای به 25 درصد، در صنایع مصرفی به50 درصد و در صنایع واسطهای به80 درصد کاهش یافت(مدنی،1374: 143).
این دوره که مقارن با حکومت قاجارها در ایران است، پیشرفت قابل قبولی در صنعت به وجود نیامد و دولت قاجار فاقد سیاستی مشخص در صنعتی شدن بود به گونهای که فقط بخش ناچیزی از تولید ناخالص داخلی کشور از فعالیتهای صنعتی به دست میآمد.
در دوره پهلوی نخستین گامهای عملی برای توسعه صنعت در ایران برداشته شد و حکومت با اتکا به درآمدهای نفتی، برنامه وسیعی برای توسعه صنعتی انجام داد به طوری که در دوره 1304 تا 1357 تعداد کارخانهها، تعداد کارگران، سهم صنعت در اشتغال کشور، نرخ رشد صنعتی و سهم صنعت در تولید ناخالص ملی به میزان قابل توجهی افزایش یافت اما ایراد اساسی آن این بود که ساختاری مصرفی و وابسته داشتند و رقابتپذیر در عرصه بینالمللی نبودند."