Abstract:
هدف این پژوهش، تولید مفاهیم جدید دربارة کنش مالیاتی با تأکید بر مالیات بر ارزش افزوده و کشف شرایط زمینهای و عوامل علی و مداخلهگری است که بر این کنش اثر میگذارند. برای دستیابی به این هدف، از روش نظریة زمینهای استفاده شد. با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند، با 51 مشارکتکننده مصاحبة عمیق صورت گرفت و پس از اشباع نظری، نمونهگیری متوقف شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد «نبود نهادینگی مالیات بر ارزش افزوده» مقولة هسته یا محوری این پژوهش است. موانع اجرای مالیات بر ارزش افزوده عبارتاند از: مقبولیتنداشتن قانون مالیات بر ارزش افزوده، نسبتدادن آثار منفی به اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده و سوگیری منفی دربرابر آن، مشروعیتنداشتن نهاد مالیاتی، ناعادلانهپنداشتن رویة مالیاتی، ناکارآمدی سیستم کنترل اجتماعی و بیاعتمادی متقابل اجتماعی. همچنین تداوم توسعهنیافتگی، پیامد نبود نهادینگی مالیاتی است.
The aim of this study is to produce a theory of action with emphasis on the VAT tax and to discover the underlying condition, the causal factors and interventions that affect this action. The method of underlying theory was used. And using purposive sampling, depth interviews were conducted with 51 participants. The findings show that deinstitutionalization of VAT is of category or central core. VAT practicing barriers include the lack of acceptance of VAT, negative attitude toward VAT as a result of attributing negative consequences to its enforcement, the illegitimacy of the tax institution, perceived-unfair tax practices, inefficient system of social control, mutual social distrust. Furthermore, the continual underdevelopment is a consequence of tax deinstitutionalization.
Machine summary:
در ايران نيز استقرار ماليات بر ارزش افزوده ، بخش مهمي از تحولات نظام مالياتي کشور محسوب ميشود و قانون آن در تيرماه ١٣٨٧ به دست رئيس جمهور براي اجرا به وزارت امور اقتصادي و دارايي ابلاغ شد (سازمان امور مالياتي کشور، ١٣٨٩: مقدمه ) و واحدهاي توليدي، خدماتي و بازرگاني در پنج مرحله مشمول اين ماليات شدند.
مفاهيم ، مقوله ها و هسته مفاهيم ناتواني در برخورد با تخلفات اقتصادي - سياسي، ناتواني در کشف فعاليت هاي ضعف نظارت نهادي اقتصادي غيررسمي ناتواني در ماليات گيري از نهادها و قدرتمندان ، ناکارآمدي سيستم ناتواني در رديابي فرار مالياتي، ناتواني در نداشتن کوشش کنترل اجتماعي زمينه اي برخورد جدي با فرار مالياتي، ناتواني در بستن مالياتي (بيعدالتي کيفري) راه هاي فرار قانوني معرفينکردن مشمولان ماليات بر ارزش افزوده کم کاري نهاد مالياتي به مصرف کنندگان ، سوءاستفادة غيرمشمولان سوءظن به دولت ، مردمينبودن دولت ، ناسالم - بياعتمادي سياسي بودن دولت ، بيگانگي از دولت رشوه خواري مسئولان ، تقيدنداشتن به قوانين بياعتمادي متقابل قانون گريزي مسئولان زمينه اي مالياتي اجتماعي سوءظن مسئولان به رابطۀ دزد و پليسي مؤديان و مسئولان مالياتي مؤديان عقب ماندگي، وابستگي به نفت توسعه نيافتگي تداوم پيامدي تأمين نکردن خدمات آموزشي، امنيتي، درماني کيفيت پايين زندگي توسعه نيافتگي 1 8 15 46 نبود نهادينگي ماليات بر ارزش افزوده ، انتزاعيترين مقولۀ هسته و پاسخ نهايي به پرسش اساسي پژوهش بود.