Abstract:
برخلاف دوران جنگ سرد که تمرکز قدرت در قالب نظم دو قطبی از ویژگیهای بارز آن محسوب میشد، در فضای کنونی، نظام بینالملل با پراکندگی قدرت مواجه است؛ تا جایی که از نظم چند قطبییا حتی نظم غیرقطبی سخن به میان آمده است. تأثیر این پراکندگی قدرت، سیالشدن نظم بینالملل و ایجاد فضای جدید کنش در محیطهای منطقهای است. در واقع، توان و ارادۀ قدرتهای بزرگ سنتی (عموماً غربی) برای درگیری مستقیم در مناطق، کاهش یافته؛ به نحوی که بیشتر مایل هستند از طریق حضور غیرمستقیم و جهتدهی به موازنۀ قوای سیال منطقهای ایفای نقش کنند. به همین نسبت، این قدرتهای نوظهور و منطقهای هستند که به بازیگرانی فعال تبدیل شدهاند و میکوشند در فضای جدید کنش، قدرت و نفوذ خود را ارتقاء بخشند
Machine summary:
در این میان ، جمهوری اسلامی ایران با توجه به نقش بین المللی و موقعیت جغرافیایی خود، در میانۀ دو منطقه با دو منطق متفاوت واقع شــده اســت ؛ یکی، آســیا در مفهوم کلی آن که به نظر میرسـد بیشتر به سوی ژئواکونومی امید٢ در حال حرکت است و دیگری، خاورمیانه که در دام ژئوپلیتیک وحشت گرفتار شده است .
در همین شـــرایط بحران زده ، اگر افق دیـد خود را بـه ورای خاورمیانه و جنوب غرب آســـیا گسـترش دهیم ، مناطق دیگری را میبینیم که اسـاسا با منطق ژئواکونومیک ، چارچوب همکاری و رقابت را به گونه ای میان خود تنظیم کرده اند که نظم و ثبات نســبی منطقه شــان حفظ شــده است .