Abstract:
هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی عوامل جامعهشناختی مرتبط با میزان مشارکت مدنی میباشد. جامعه آماری این پژوهش را دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز تشکیل میدهند. نمونه آماری مشتمل بر ۴۰۰ نفر میباشدکه از طریق جدول نمونهگیری مورگان به دست آمده است. روش نمونهگیری تحقیق به صورت طبقهای تصادفی بوده است و دادهها توسط نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند. طبق نتایج تحقیقمیزان مشارکت مدنی درسطح متوسطی قرار دارد. ضرایب همبستگی پیرسون نشان دادکه بین اعتماد اجتماعی، مشارکت سیاسی، انسجام اجتماعی، دستیابی به سود ومنفعت شخصی و احساس بیقدرتی اجتماعی با مشارکت مدنی رابطه معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره هم نشان داد که متغیرهای اعتماد اجتماعی و مشارکت سیاسی بیشترین اثر را بر تغییرات متغیر میزان مشارکت مدنی داشتهاند.
The aim of this paper is to study the sociological factors related to the civil participation. The population of this research is students of Islamic Azad University of Tabriz. The statistical sample included 400 people that are obtained through Morgan table. Sampling method of the study was stratified random sampling and the data were analyzed by SPSS software. According to the results, the rate of civil participation is at the average level. Pearson correlation coefficients show that, there is a meaningful relationship between social trust, political participation, social cohesion, the pursuit of profit and personal gain, feeling of powerlessness and civil participation. Also, the results of multivariate regression analysis show that, social trust and political participation had the greatest influence on civil participation.
Machine summary:
"(1384 سفیری و همکاران (١٣٨٨) در تحقیقی تحت عنوان مشارکت اجتماعی دانشجویان دختر دانشکده های علوم اجتماعی دانشگاه های شهر تهران و عوامل اجتماعی موثر بر آن با جامعه آماری دانشجویان دختر ٢٩-١٨ سال دانشکده های علوم اجتماعی که به صورت پیمایشی انجام شده بود بدین نتیجه رسیدند که مشارکت اجتماعی با متغیرهایی مانند: سرمایه اجتماعی (اعتماد اجتماعی)، احساس بیقدرتی و خودپنداره رابطه معناداری دارد و بیشترین تاثیر را متغیر اعتماد اجتماعی بر میزان مشارکت اجتماعی دانشجویان داشته است (سفیری و همکاران ، ١٣٨٨).
طبق یافته های تحقیق از آزمون همبستگی پیرسون بین متغیرهای احساس بیقدرتی اجتماعی و مشارکت مدنی، نتایج حاکی از این بود که بین این دو متغیر رابطه معنیداری وجود داشته که جهت رابطه هم منفی بود، به این معنی که با افزایش میزان احساس بیقدرتی اجتماعی در بین پاسخگویان ، میزان مشارکت مدنی در بین آنان کاهش مییابد، لذا این فرضیه در این پژوهش مورد تایید قرار گرفت .
هدف این است که پیشنهادهای تحقیق با توجه به مطالعات نظری و یافته های تجربی تحقیق به دست آید؛ از این رو، با توجه به نتایج تحقیق میتوان پیشنهادهای ذیل را بیان کرد: با توجه به وجود سطح متوسط میزان مشارکت مدنی درجامعه و تاثیر مهم اعتماد اجتماعی برمشارکت مدنی و با در نظر گرفتن این که مشارکت مدنی و اعتماد اجتماعی با هم رابطه دو سویه داشته لذا پیشنهاد میشود که : در جامعه بسترهایی برای ایجاد و گسترش فعالیت های جمعی با کمک سازمان ها و نهادهای ملی ، محلی و بومی فراهم شود."