Abstract:
این مقاله شواهدي در مورد یکی از پیامدهاي جدي محیط اطلاعاتی غیر شفاف یعنی افزایش اجتناب مالیاتی شرکتها، در خصوص گزارشگري مالی فراهم مینماید. با به کارگیري نمونه اي بین المللی از شرکتها در یک محیط اطلاعاتی غیر شفاف، بهنحويکه در هر دو سطح شرکت و کشور ارزیابی انجام شده است، استنباط گردیده است که سطوح بالاتري از اجتناب مالیاتی را در خصوص شرکتها شاهد هستیم. مهمتر اینکه آزمونهاي بیشتر با استفاده از پذیرش استانداردهاي بین المللی گزارشگري مالی (IFRS) به عنوان یک شوک بیرونی براي محیط اطلاعاتی و درعین حال کنترل نمودن سیاستهاي مالیاتی که حول تاریخ پذیرش IFRS تغییر نمودهاند، شواهدي مستقیم را در مورد جهتگیري انجمن استانداردهاي بینالمللی حسابداري در برداشته و حاکی از آن است که عدم شفافیت منجر به اجتناب مالیاتی خواهد شد. بهطور مشابه، نتایج منتج از آزمونهاي اعمال اجباري قوانین معاملات داخلی براي نخستین مرتبه، حمایت بیشتري را از
فرضیههاي جهتگیري فراهم میکنند. همچنین پیرو یافته هاي به دستآمده از سطح شرکت، شواهدي یافت شده است دال بر اینکه عدم شفافیت با درآمدهاي مالیاتی شرکتی کمتر در کشورها به عنوان درصدي از تولید ناخالص ملی، ارتباط دارد. به طورکلی، این یافته ها نشان میدهند که اجتناب مالیاتی اثر بااهمیت و واقعیِ عدم شفافیت است و مفاهیم خاصی براي قانونگذاران، پژوهشگران و سازمانهاي اجرایی مالیاتی همراه دارد. این مقاله حجم اندک اما رو به رشدي را از تحقیقات بین المللی تلفیق میکند که طی سالهاي اخیر تجلی بیشتري پیداکرده تا انگیزه هاي مربوط به اجتناب مالیاتی را در سراسر جهان از طریق به کارگیري نوسانات مختص شرکتها موردبررسی قرار دهد. شایان ذکر است که این مقاله به طورعمده از مقالهاي با عنوان " اثرات حقیقی عدم شفافیت: شواهدي از اجتناب مالیاتی" برگرفته شده است.
Machine summary:
مهم تر اين که آزمون هاي بيشتر با استفاده از پذيرش استانداردهاي بين المللي گزارشگري مالي (IFRS) به عنوان يک شوک بيروني براي محيط اطلاعاتي و درعين حال کنترل نمودن سياست هاي مالياتي که حول تاريخ پذيرش IFRS تغيير نموده اند، شواهدي مستقيم را در مورد جهت گيري انجمن استانداردهاي بين المللي حسابداري در برداشته و حاکي از آن است که عدم شفافيت منجر به اجتناب مالياتي خواهد شد.
به طور تلويحي هر مقدار ادعاشده اي به عنوان درآمد يا کسر از بازده مالياتي شرکت مرتبط با فعاليت اقتصادي و درآمد يا هزينۀ گزارش شده توسط مديريت در گزارشگري مالي است ؛ بنابراين تا حدي که محيط اطلاعات مالي يک شرکت غير شفاف باشد، اين شرکت ممکن است توان بيشتري براي ايجاد ابهام در بدهي مالياتي خود در برابر سازمان هاي دولتي داشته باشد، چراکه کل اطلاعات در دسترس بازرسان و تحليلگران همچنين در اختيار نهادهاي مالياتي خواهند بود و بنابراين مي توان از ماليات هاي بيشتري اجتناب نمود.
دوم ، در متون علمي مربوطه شواهد مرتبط و ترکيب شده اي را ميتوان در تحقيقات وانگ (٢٠١٠) و بالاکريشنان و همکاران (٢٠١١) يافت ؛ بنابراين تا جايي که ديدگاه هزينه نمايندگي به لحاظ اجتناب مالياتي غالب و مستولي باشد، پس عدم شفافيت در پوشش حسابداري و گزارشگري مالي غير شفاف و سطح پائين تري از پوشش از طريق واسطه هاي اطلاعاتي، ممکن است حائلي را ايجاد کند که در پس آن فرصت طلبي مديريتي رونق يافته که منتج به افزايش اجتناب از پرداخت ماليات مي شود.