Abstract:
امروزه دیگر هویت انسانها تحت تأثیر یک جامعه و یا یک ساختار اجتماعی ثابت قرار ندارد، بلکه از یک هویت اجتماعی در عرصه بین المللی نیز متأثر می شود. بهره گیری درست و به دور از هر گونه افراط و تفریط و یا تعصب کورکورانه از سیاستگذاری می تواند موجب تحقق رسالت اصلی آموزش و پرورش گردد، که همانا تربیت و رشد تک تک انسان ها به منظور کمال آنهاست. در عصر فرا پیچیده همگام با افزایش رقابت، پیچیدگی و جهانی شدن پویایی، ظهور سیاستگذاری های جدید نظام آموزشی پاسخی است به طیف وسیعی از نیازهای متنوع آموزشی و پژوهشی جوامع بشری. بی شک یک نظام آموزشی مبتنی بر ساختار، علل شکل گیری و کارکردهای خود جهت توسعه و دستیابی به رسالت ها ی تعیین شده مسیر مشخصی را مطابق راهبردها و برنامه هایش که ریشه در سیاستگذاری های آن دارد ترسیم
نموده است. لذا چگونگی طی این مسیر های مشخص می تواند نقشه راهی برای نهادهای علمی و پژوهش کشور باشد. پژوهش حاضر با مروری بر رویکرد سیاست گذاری در آموزش و پرورش ، جمع بندی نقاط ضعف و قوت آن و همچنین در نظر گرفتن ملاحظات بومی کشور که نشأت گرفته از ویژگی های اقتصادی، سیاسی واجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران است، چارچوب مفهومی نظام مندی برای برای سیاست گذاری در آموزش و پرورش ارائه داده است
Machine summary:
الگوي پيشنهادي نظام مند براي سياست گذاري در آموزش و پرورش احمد اکبري ١، سيما نويد بخش ٢ و منصوره بختياري فايندري 3 ١استاديار گروه علوم تربيتي،دانشگاه آزاد اسلامي واحد بردسکن ،بردسکن ،ايران ٢ دانشجوي دکتري مديريت آموزشي دانشگاه آزاد اسلامي واحد نيشابور،ايران ٣ دانشجوي دکتري مديريت آموزشي دانشگاه آزاد اسلامي واحد نيشابور،ايران چکيده امروزه ديگر هويت انسان ها تحت تأثير يک جامعه و يا يک ساختار اجتماعي ثابت قرار ندارد، بلکه از يک هويت اجتماعي در عرصه بين المللي نيز متأثر مي شود.
واژه هاي کليدي: سياست ، سياستگذاري، نظام آموزشي، تغييرات جهاني، هزارة سوم 172 ١- مقدمه يکي از ارکان اساسي توسعه يک کشور، بخش آموزش و پرورش آن است ، اين بخش از آن جهـت داراي اهميـت فـوق العـاده است که هم ابزاري مهم براي توسعه بوده و هم يکي از اهداف توسعه محسوب مـي شـود، در کشـورهاي مختلـف ، اسـتقرار و فعاليت نظامهاي آموزشي به يک جريان عادي و مستند تبديل شده است و هر ساله بخش عظيمـي از منـابع عـادي در قالـب بودجه هاي دولتي و هزينه هاي شخصي ، در اين راه صرف مي شود ( جهانيان ،١٣٩١،٩٣).
(نياز آذري و ديگران ،١٣٩٠،٢١٢) هم زمان با ورود به قرن بيست و يکم ، نياز شديدي به رهبران آموزشي شايسته احساس مي شودکه با هوشياري و دانش کافي بتوانند شرايط حاکم بر جهان را از لحاظ سياسي و اقتصادي درک کرده ، با تشريک مساعي با مردم ، رهبري عاقلانه و مديريت عالمانه شکافهاي موجود را پر کرده و از آموزش و پرورش به مثابه فرايندي تاثيرگذار در گفتگوي فرهنگها و ارتباط آنها با رشته هاي علمي، استفاده کنند (جهانيان ،محجوبي،١٣٨١،١٩٥) .