Abstract:
تاريخ بلعمي (از تاريخ هاي عمومي عالم) و تاريخ بيهقي (از تاريخ هاي خصوصي دوره غزنويان) از شاه کارهاي تاريخي و ادبي ايران زمين به شمار مي روند. به رغم پژوهش هاي فراواني که درباره آن ها انجام شده، از ديد تطبيقي و از ابعاد مختلف تاريخي و ادبي، نظير سبک و اسلوب تاريخ پردازي، اصول روايت، و زبان، تاکنون کم تر بدان ها توجه شده است. اين دو اثر، که از برجسته ترين نمايندگان دوره نخستين تاريخ نگاري و از آثار مهم سبک نثر مرسل و بينابين ادبيات منثور ايران اند، به سبب برخي تجانس هاي انکارناپذير، از جمله کاربرد آگاهانه يا ناآگاهانه اصول روايت و داستان پردازي، ظرفيت مطالعه تطبيقي را دارند. پژوهش حاضر بر آن است تا با مطالعه و بررسي ويژگي هاي روايي و داستاني تاريخ بلعمي و تاريخ بيهقي از جمله زاويه ديد، شخصيت پردازي، صحنه پردازي، لحن، و فضا، برخي شباهت ها و تفاوت هاي اين دو شاه کار را از اين حيث به دست دهد. نتايج اين پژوهش نشان مي دهد که تنوع زاويه ديد در تاريخ بيهقي بيش از تاريخ بلعمي است. در تاريخ بيهقي به شخصيت ها بيش از کنش ها و حوادث پرداخته شده و اين اثر تاريخي شخصيت محور به شمار مي آيد، اما تاريخ بلعمي بيش تر تاريخ کنش محور است. بيهقي در صحنه پردازي موفق تر از بلعمي است. هم چنين، عناصر لحن، فضا، و رنگ در تاريخ بيهقي پرداخته تر و ماهرانه تر از تاريخ بلعمي است و مجموعه اين عوامل باعث جذابيت بيش تر آن شده است.
Machine summary:
"در تاریخ بلعمی نیز گاهی روایت گری به شخصیت های داسـتان سـپرده شـده اسـت و بلعمی خود بیرون از داستان شخصیت ها را همراهی می کند: این رسول گفتا من بیامدم و عمر را، رضی الله عنه ، دیدم خـوان نهـاده بـه مزگـت انـدر و مردمان را نشانده ، و مردمان را طعام همـی داد و مـولای او، ارفـی ، همـی رفتـی و نـان و گوشت همی آوردی (همان : ٣/ ٥٥٥).
بیهقـی در تاریخی که روایت می کند بیش تر به دنبال معرفی قهرمانان کتابش اسـت تـا ذکـر وقـایع و رخدادهای یک دورة خاص : «من تاریخی می کنم پنجاه سال را که بـر چنـدین هـزار ورق می افتد و در او اسامی بسیار مهتران و بزرگان است از هر طبقه » (بیهقـی ، ١٣٨٨: ١/ ١٩٠) و در جایی دیگر می گوید: و مرا چاره نیست از تمام کردن این کتاب تا نام این بزرگان بدان زنده مانـد و نیـز از مـن یادگاری ماند که پس از ما این تاریخ بخوانند و مقرر گردد حال بزرگـی ایـن خانـدان کـه همیشه باد (همان : ٧٤).
هرچند بیهقی با شخصـیت هـای واقعـی روبـه روسـت و عمـلا دسـت او بـرای آفـر نش شخصیت ها بسته است ، اهمیت کار او در این است که ، هم چون داستان نویسـان مـاهر، بـا نشان دادن ویژگی های بیرونی و درونی شخصیت هایی هم چـون احمـد حسـن میمنـدی ، حسنک وزیر، بونصر مشکان ، [و] بوسهل زوزنی چهره ای زنـده و ملمـوس از آنـان بـرای خوانندگان به تصویر می کشد؛ به نحوی که خوانندگان تاریخش نمی تواننـد نسـبت بـه آن شخصیت ها بی اعتنا باقی بمانند (رضی ، ١٣٨٣: ١٢)."