Abstract:
حوزه خزر را نمیتوان به طور کامل ساختار مجزایی پنداشت کـه بـازیگران آن قـادر بـه حل وفصل قطعی اختلافات درونی خود باشند زیرا به رغم تاریخ و فرهنگ مشترک بازیگران منطقه ای و قرابت جغرافیایی آنها با یکدیگر هنوز نتوانسته اند، ترتیبات امنیتـی کارآمـدی میـان خـود برقـرار سازند. اگرچه در این سیستم تابعه ، قدرت بـزرگ(روسـیه ) تاثیرگـذاری فراوانـی دارد، امـا معـادلات ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک دریای خزر به گونه ای است که بازیگران مداخله گر امکان استقلال درونـی را از آن سلب مینمایند. از سوی دیگر، برخی از بازیگران ساحلی دریای خزر نیز همکاری اقتـصادی و نظامی با قدرتهای فرامنطقه ای را گامی جهـت تـامین منـافع و امنیـت خـود در سـطح منطقـه میپندارند. بر این اساس، مقاله حاضر به دنبال پاسخگویی به این سوال است که فعالیت های نظامی بازیگران مداخله گر نظیر ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا و رژیم صهیونیستی در حوزه خـزر چـه تاثیری بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران دارد؟ فرضیه تحقیق این است که بازیگران مداخله گـر به دلیل رسوخپذیری سیاسی و امنیتی برخی از بازیگران حوزه خزر به همکاری نظامی و تـسلیحاتی با این بازیگران میپردازند و امنیت ملـی جمهـوری اسـلامی ایـران را در ابعـاد فرهنگـی، سیاسـی، اقتصادی و نظامی با چالش مواجه میسازند. در این مقاله ، روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلـی است .
Machine summary:
بر این اساس، مقاله حاضر به دنبال پاسخگویی به این سوال است که فعالیت های نظامی بازیگران مداخله گر نظیر ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا و رژیم صهیونیستی در حوزه خـزر چـه تاثیری بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران دارد؟ فرضیه تحقیق این است که بازیگران مداخله گـر به دلیل رسوخپذیری سیاسی و امنیتی برخی از بازیگران حوزه خزر به همکاری نظامی و تـسلیحاتی با این بازیگران میپردازند و امنیت ملـی جمهـوری اسـلامی ایـران را در ابعـاد فرهنگـی، سیاسـی، اقتصادی و نظامی با چالش مواجه میسازند.
در این راستا این سوال مطرح می شود که فعالیت های نظامی بازیگران مداخله گـر نظیـر ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا و رژیم صهیونیستی در حوزه خزر چه تـاثیری بـر امنیـت ملی جمهوری اسلامی ایران دارد؟ فرضیه تحقیق این است که بازیگران مداخلـه گـر بـه دلیـل رسوخ پذیری سیاسی و امنیتی برخی از بازیگران حوزه خزر به همکـاری نظـامی و تـسلیحاتی با این بـازیگران مـی پردازنـد و امنیـت ملـی جمهـوری اسـلامی ایـران را در ابعـاد فرهنگـی ، سیاسی ، اقتـصادی و نظـامی بـا چـالش مواجـه مـی سـازند.
علاوه بر این ، اقداماتی که از سـوی واشـنگتن بـرای تغییر ژئوپلیتیک منطقه خزر انجام شده است ، شامل معرفی منطقـه خـزر بـه عنـوان منطقـه منافع حیاتی در سال ١٩٩٦، قرار دادن منطقـه خـزر در حیطـه مـسئولیت نظـامی در سـال ١٩٩٨، تلاش برای حل و فصل اختلافات میان ترکمنستان ، قزاقستان و جمهوری آذربایجـان جهت وارد ساختن آنها به دالان (کریدور) شرق -غرب ، تحریک شرکت های نفتی آمریکـایی بـه سرمایه گذاری در حوزه های نفتی منطقه خزر و آسیای مرکـزی (تـا بتوانـد از قبـل آن حـضور نظامی خود را توجیه نماید) و اعطای کمک های مالی ، تـسلیحاتی و آموزشـی بـه کـشورهای حوزه خزر است .