Abstract:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش پیش از ازدواج به شیوه برنامه آگاهی و انتخاب میان فردی (PICK) بر باورهای ارتباطی دانشجویان مجرد دانشگاه های شهر اهواز بود. این پژوهش یک طرح نیمه آزمایشی گسترش یافته با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. 38 دانشجوی مجرد داوطلب دانشگاه های شهر اهواز بر پایه یک انحراف معیار بالاتر از میانگین در پرسشنامه باورهای ارتباطی و بر پایه معیارهای ورود و خروج به پژوهش گزینش شدند و به صورت 19 نفر به گروه آزمایش و 19 نفر به گروه گواه گمارده شدند. شرکت کننده ها، پرسشنامه باورهای ارتباطی (RBI) را در سه نوبت (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پس از 45 روز) تکمیل کردند. به گروه آزمایش 9 جلسه آموزش برنامه آگاهی و انتخاب میان فردی برای زمانی برابر 90 دقیقه دو بار در هفته ارائه شد. برآمدهای تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش (PICK) مایه کاهش باورهای ارتباطی ناکارآمد (تخریب کنندگی مخالفت، تغییرناپذیری همسر، توقع و انتظار ذهن خوانی، کمال گرایی جنسی و ناهمسانی های جنسیتی) دانشجویان مجرد گروه آزمایش در سنجش با گروه گواه در مرحله پس آزمون و پیگیری شده است. بر پایه یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که برنامه آگاهی و انتخاب میان فردی یک روش فراخور برای کاهش باورهای ارتباطی ناکارآمد دانشجویان مجرد پیش از ازدواج است.
The aim of this study was to investigation the effectiveness of premarital education Program Based on Premarital Interpersonal Choices and Knowledge (PICK) program on reducing the Relationship Beliefs in students of universities of Ahwaz city. This research was an expanded quasi-experimental design with pretest-posttest and Follow up with the control group. From this population 38 volunteer students were selected on the basis of 1 standard deviation above the mean of relationship beliefs inventory، and the criteria for inclusion and exclusion and were assigned randomly to a treatment group (n = 19) and a control group (n = 19). The participants completed the relationship beliefs inventory (RBI) in three stages (pre-test، post-test، and follow-up after 45 days). The experimental group was given a PICK program of 9 sessions، twice a week for 90 minutes. The results of analysis of covariance showed that PICK training has led to a reduction in dysfunctional relationship beliefs of students (Disagreement is destructive، partners cannot change، mind reading is expected، sexual perfectionism and the sexes are different) in the experimental group than the control group at posttest and follow-up. Based on the findings، we can conclude that premarital education، premarital interpersonal choices and knowledge (PICK) programs is a suitable method for reducing the dysfunctional relationship beliefs singles in before marriage.
Machine summary:
باور به نبود توافق ويران گر يا تخريب کننده است ٢ (يعني، اختلاف نظر يا مخالفت يک رابطه را نابود ميکند)، باور به شريک ها نميتوانند تغيير کنند٣ (زن و شوهر قادر به تغيير خود يا رابطه خود نيستند)، توقع و انتظار ذهن خواني ٤ (زن و شوهر بايد توانايي خواندن ذهن يکديگر را داشته باشند)، کمال گرايي جنسي ٥ (هر شخصي بايد انتظار کمال جنسي را از خود و همسر خود داشته باشد) و باور درباره ناهمتاييهاي جنسي ٦ (نبود درک درست از ناهمتاييهاي زن و مرد) ازجمله باورهايي هستند که به وسيله پژوهشگران و درمانگران به عنوان باورهاي ارتباطي غيرمنطقي تشخيص داده شده اند (اپشتين و ايدلسون ، ١٩٨١).
يافته هاي اين پژوهش نشان داد که افراد شرکت کننده در برنامه به طور متوسط باورهاي محدودکننده کمتري درباره مؤلفه هاي «عشق دليل کافي براي ازدواج است ، هم خوابي مي تواند آينده ازدواج فرد را مستحکم کند، متضادها يکديگر را کامل مي کنند، انتخاب همسر بايد آسان باشد و انتخاب همسر يک شانس مهم يا تصادفي است » را گزارش دادند.
نتيجه گيري نتايج اين پژوهش نشان داد که آموزش برنامه آگاهي و انتخاب ميان فردي پيش از ازدواج (PICK) منجر به کاهش باورهاي ارتباطي شده است .
Hawkins, Carroll, & Doherty آموزشي افراد در مي بابند به جاي انتظار ذهن خواني از سوي شريک آينده از مهارت ارتباطي مثل خود افشايي و ابزار ابراز وجود استفاده کنند و درباره آنچه در ذهن دارند، صحبت کنند.
اصل يگانگي متضاد ها (يينگ و يانگ ) نتايج ديگر اين پژوهش نشان داد که آموزش پيش از ازدواج به شيوه آگاهي و انتخاب ميان فردي توانسته است باورهاي ارتباطي ناکارآمد دانشجويان را در طول زمان تغيير و کاهش دهد.
Marriage & Family: A Christian Journal, 6(4), 529-546.