Abstract:
خشونت خانوادگی می تواند تبعات ناخوشایندی به همراه داشته باشد. این معضل ناخوشایند به خصوص در افراد سوء مصرف کننده ی مواد شدیدتر است. این پدیده به دو شکل فیزیکی و روانشناختی است. تاکنون بیشتر مطالعاتی که در حیطه ی خشونت خانوادگی انجام شده اند، به طور عمده به تبعات ناشی از این پدیده ی ناخوشایند بر روی ابعاد فیزیکی و روانی زن ها پرداخته اند و پژوهش های اندکی بر روی افراد معتاد که دارای سابقه ی خشونت خانوادگی بودند، انجام شده است. با توجه به این که وجود این دو پدیده همزمان با یکدیگر می تواند تبعات خشونت خانوادگی را هم از لحاظ فیزیکی و هم روانشناختی دوچندان کند، لذا هدف از انجام این پژوهش بررسی خشونت خانوادگی با توجه به ویژگی های جمعیت شناختی بود. بدین منظور 105 نفر از افراد معتاد تحت درمان با متادون و عادی به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب، و پرسشنامه خشونت خانوادگی بر روی آنها اجرا شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی، رگرسیون چندگانه، تحلیل واریانس چند متغیری (Manova) و تحلیل واریانس یک راهه (Anova) صورت گرفت. نتایج نشان داد، هیچ کدام از متغیرهای پیش بین (سن، تحصیلات، وضعیت تاهل) ضریب معناداری در معادله ی رگرسیون خشونت خانوادگی ندارد. همچنین بین میزان خشونت خانوادگی در گروه های سنی افراد تحت درمان نگهدارنده با متادون تفاوت معناداری وجود نداشت.
Machine summary:
بررسي خشونت خانوادگي در بيماران تحت درمان نگهدارنده با متادون با توجه به ويژگيهاي جمعيت شناختي Domestic Violence in addicts in Methadone-Maintenance Programs (MMT): Assessment of Demographic Characteristics سعيد پورنقاش تهراني * Said Pournaghash Tehrani چکيده Abstract خشونت خانوادگي ميتواند تبعات ناخوشايندي به همراه Domestic violence is one of the mostداشته باشد.
Upعمده به تبعات ناشي از اين پديدهي ناخوشايند بر روي to now, most of the research performed inابعاد فيزيکي و رواني زنها پرداخته اند و پژوهش هاي the area of domestic violence has been onاندکي بر روي افراد معتاد که داراي سابقه ي خشونت women’s issues and very few studies haveembarked on addressing this problem inخانوادگي بودند، انجام شده است .
بر اساس اطلاعات زمينه يابيهاي ملي در ايالات متحده آمريکا ميزان شيوع خشونت خانوادگي در زناني که در برنامه هاي درمان سوء مصرف مواد شرکت ميکنند ٢تا ٣برابر بيشتر از زنان جمعيت عادي است (اشتراوس ٦ و همکاران، ١٩٨٠).
آنچه در فوق آمد حاکي از اين است که تحقيقات انجام گرفته در زمينه خشونت خانوادگي با توجه به ويژگي هاي جمعيت شناختي افراد تحت درمان نگهدارنده با متادون چندين ويژگي جمعيت شناختي از جمله مصرف مداوم مواد، قرباني خشونت بودن و وجود همسر وابسته به سوء مصرف مواد را مورد بررسي قرار داده اند.
جهت بررسي تفاوت بين ميزان خشونت خانوادگي در گروههاي سني افراد تحت درمان نگهدارنده با متادون از روش همبستگي استفاده شد که نتايج آن در جدول نشان داده شده است .