Abstract:
خودشیفتگی یک ساختار شخصیتی است که میتواند قضاوت مدیران از احتمال نتایج گوناگون را تحت تأثیر قرار دهد؛ زیرا طبق مطالعات اخیر مشاهدهشده است که خودشیفتگی در بین مدیران نقشی حیاتی در انجام فعالیتهای مرتبط با مدیریت سود و نمایش عملکرد مالی مطلوب دارد. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تجربی تأثیر خودشیفتگی مدیران بر مدیریت سود و عملکرد مالی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از نمونهی آماری، شامل 624 مشاهدهی (سال-شرکت) برای بازه زمانی 1393-1382 است. پس از تجزیهوتحلیلهای آماری صورت گرفته با استفاده از فن معادلات ساختاری، نتایج حاصل از فرضیههای پژوهش بیانکنندهی از آن است که رابطهای مستقیم و معنادار بین خودشیفتگی مدیران و شاخصهای مرتبط با مدیریت سود و عملکرد مالی وجود دارد. به سخنی دیگر، مشاهده شد به هراندازه که مدیران از خودشیفتگی بالاتری برخوردار باشند برای نمایش عملکرد مالی مطلوب در کوتاهمدت به ذینفعان، بیشتر به سمتوسوی فعالیتهای مرتبط با مدیریت سود سوق پیدا خواهند کرد.
Introduction: Narcissism as a personality characteristic has some indications such as influence of personal wishes، requesting others to answer، and cognitive bias. Narcissism of managers may have some effects on organizational consequences through the impact on managers` decisions in different fields such as strategy، structure and recruitment. Obviously، narcissism compared with other personal characteristics make managers do activities in order to seek the attention of others that subsequently affects the performance of the organization. According to recent studies، it is argued that narcissism has a vital role in earnings management activities and ideal financial performance exhibition. In this respect، the main goal of this research is to conduct an empirical study of the impact of managers’ narcissism on earnings management and financial performance of listed companies of Tehran Stock Exchange.
Research Questions or hypotheses: The research hypotheses are as follows:
First main hypothesis: CEO Narcissism has a significant positive effect on earning management.
First subsidiary hypothesis: CEO narcissism has a significant positive effect on discretionary revenues.
Second subsidiary hypothesis: CEO narcissism has a significant positive effect on discretionary accruals.
Second main hypothesis: CEO narcissism has a significant positive effect on financial performance.
First subsidiary hypothesis: CEO narcissism has a significant positive effect on ROA ratio.
Second subsidiary hypothesis: CEO narcissism has a significant positive effect on PEG ratio.
Methodology: This study is an ex-post research with a quasi-experimental design. The sample consists of 52 companies listed in Tehran Stock Exchange during 2004-2015. SPSS software، structure equation modelling (SEM)، and Image J were used for preparing the data and statistical analysis، respectively.
Results: Statistical analysis using structural equation techniques shows that there is a significant positive relation between managers’ narcissism and earnings management and financial performance indicators. In other words، it was seen that in giving ideal financial performance declaration to stakeholder، more narcissism in managers leads to more tendency to earnings management.
Machine summary:
"هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تجربی تأثیر خودشیفتگی مدیران بر مدیریت سود و عملکرد مالی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از نمونهی آماری، شامل 624 مشاهدهی (سال-شرکت) برای بازه زمانی 1393-1382 است.
جیا و همکاران31 (2014) در پژوهشی باعنوان مردانگی، تستوسترون و گزارشگری مالی نادرست با بررسی 1500 شرکت S&P در بازه زمانی 2010-1996 به این نتیجه رسیدند که با افزایش هورمون تستوسترون مدیران، میزان اعتمادبهنفس در بین آنان بیشتر شده و این امر بهنوبهی خود منجر به افزایش گزارشگری مالی نادرست خواهد شد؛ زیرا مدیران دارای اعتمادبهنفس بالا در پی جلبتوجه و تشویق از سوی سایر افراد در بیشتر موارد به ارائهی گزارشهای مالی مطابق با میل خود از طریق فعالیتهای متقلبانه برمیآیند.
اولسن و همکاران (2014) در مطالعهای تحت عنوان خودشیفتگی مدیران و حسابداری با بررسی 1118 مشاهده برای بازه زمانی 2009-2000 چنین بیان داشتند که خودشیفتگی در بین مدیران رابطهی مستقیم و معناداری با سود هر سهم و قیمت سهام بهعنوان دو عامل کلیدی عملکرد مالی دارد؛ زیرا مدیران خودشیفته برای نمایش عملکرد مالی مطلوب بیشتر در پی افزایش گزارش سود هر سهم از طریق دستکاری فعالیتهای واقعی و عملیاتی نسبت به دستکاری اقلام تعهدی هستند.
صدر اصفهانی و ثقفی (1391) در پژوهشی پیامدهای دستکاری سود از طریق فعالیتهای واقعی با مشاهدهی 238 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران برای بازه زمانی 1390-1379 از طریق بررسی روشهای نظیر ارائهی تخفیف فروش، تسهیل شرایط اعتباری فروش، تولید بیشازحد و کاهش هزینههای اختیاری، چنین بیان کردند که دستکاری اقلام واقعی از سوی مدیران میتواند بر عملکرد سنوات آتی شرکتها تأثیر منفی و معناداری داشته باشد."