Abstract:
نوشتار حاضر، پژوهشی در اندیشه های شیخ اعظم انصاری، پیرامون ولایت مطلقه فقیه در کتاب مکاسب است که مورد کنکاش علمی قرار می گیرد. شیخ اعظم انصاری در کتاب مکاسب، معتقد است که از اخبار و روایات، ولایت مطلقه فقیه، استنباط نمی گردد. در این مقاله، روایات مربوط به ولایت فقیه، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و در تجزیه و تحلیل این روایات، کوشیده شده است که فضای صدور احادیث، مورد ملاحظه قرار گیرد و به دور از هرگونه پیش درآمدی، استدلال های شیخ اعظم، مورد نقد علمی واقع گردد.
Machine summary:
"اگر ما بخواهیم به این همه روایت که دربارة ولایت فقیه وارد شـده اسـت ، جنبة اخباری بدهیم ، معنای آن این است که معصومین :از مطالبی خبـر داده انـد کـه اگر هم آنهاچیزی نمی گفتند، خود مردم می دانستند؛ مثلامردم می دانند کـه کـار عـالم ، بیان احکام شرعی است ، اکنون آیا واقعالزومی داشت که معصومین :دربارة چیزی که واضح و روشن است و در جاهای دیگری برآن دلیـل داریـم ، ایـن همـه روایـت و حدیث بیان بفرمایند؛ خصوصاآن هم در روایاتی که در دسته بندی احادیـث ، در بخـش ولایت و حکومت جای می گیرند؟ مطلب دیگر این که شـیخ اعظـم انصـاری ، «مقبولـه عمربن حنظله »١و «مشهوره ابوخدیجه »٢راکه فقیهان با استفاده از آنها ولایـت فقیـه را استنباط نموده اند (نراقی ، ١٤١٧ق ، ص٥٣٤؛ آملـی ، ١٤٠٤ق ، ج٢، ص٣٣٦) مربـوط بـه ولایت مطلقه معصومین :مـی دانـد (انصـاری ، ١٤٢٥ق ، ج٣، ص٥٤٧)، ولـی آن چـه مسلم است ، این است که این دو روایـت ، اولاو بالـذات در بیـان اثبـات ولایـت فقیـه هستند و اصولادر بیان اثبات ولایت معصومین :نمی باشند."