Abstract:
از دیدگاه اسلام، ادیان ابراهیمی یهود و مسیحیت ریشه ای واحد و الهی داشته اند؛ اما در طول زمان و در تماس با اقوام و ملل دیگر، توسط نویسندگان کتب عهد قدیم و جدید، اساطیر و خرافات بسیاری به ویژه در زمینه آفرینش جهان و انسان و همچنین شخصیت پیامبران الهی به این کتب وارد شده است. در این مقاله ضمن تعریف اسطوره و بیان گونه های آن، علل و انگیزه ورود اساطیر و خرافات به عهدین بررسی شده و تاثیر پذیری تالیف کنندگان عهدین از اساطیر و افسانه های اقوام و ملل دیگر بررسی شده است. در نهایت نیز ضمن بیان دیدگاه قرآن در این خصوص و تبیین شخصیت واقعی پیامبران، غیر وحیانی بودن عهدین و آمیخته شدن این کتب به افسانه و خرافات مورد توجه قرار گرفته است.
Machine summary:
"با توجه به اینکه بیشتر خرافات موجود در کتب عهدین در زمینة مسئلة خلقت، آفرینش و همچنین پیرامون شخصیت انبیای الهی است، لذا در این مقاله اساطیر و خرافات مطرح شده در این کتب- که عمدتا برگرفته از اندیشههای اساطیری یونان، مصر، بینالنهرین و حتی ایران هستند، مورد نقد و بررسی قرار گرفتهاند و ضمن بیان تشابهات اسطورههای (خلقت و آفرینش) دیگر ملل با عهدین، اسطورههای خرافی مطرح شده دربارة شخصیت انبیای الهی در این کتب نیز بررسی و دیدگاه قرآن در این خصوص بیان شده است.
مانند تشابه عنوان «الهة مادر» در افسانههای اساطیری مصریان قدیم با آنچه مسیحیان برای حضرت مریم قائل هستند یا آفرینش کیومرث از سمت چپ اهورامزدا در اساطیر ایران و قصة مردوخ و گشودن دروازههایی به سمت خاور و باختر در میان دندههای تیامت در اساطیر بابلی و تشابه آنها با خلقت حوا از دندة چپ آدم در داستانهای تورات یا آفرینش نادانی در هیئت زنی در آیین برهمایی و یاری به اهریمن توسط دیو زنی به نام جهی در آیین زرتشتی و تشابه آنها با داستان فریب خوردن حوا از شیطان و همکاری او با شیطان در فریب دادن آدم و موارد مشابه فراوان دیگری از این قبیل که به آسانی تأثیرپذیری داستانهای عهدین از اساطیر اقوام و ملل دیگر را روشن میسازد.
در تحلیل و بررسی علل ساختن اینگونه خرافات و وارد کردن این تحریفات میتوان گفت: شاید دلیل مهمتر و انگیزة اصلی محرفین تورات در بیان چنین سرگذشتی برای ایوب نبی (علیهالسلام) این بوده است که بیطاقتی، ناسپاسی و اعتراضات نابجا و فراوان خودشان را به پیامبران بنی اسرائیل، از جمله حضرت موسی (علیهالسلام)، به گونهای توجیه کنند."