اینکه ممکن است در اذهان،بازسازی بلحاظ بار واژهای که به همراه دارد،تغییرات اساسی در تمام ابعاد یک واحد صنعتی را به ذهن متبادر کند دور از واقع نیست؛لیکن این امر از جهت نقش دولت نمیتواند به شکل گسترده و عام مطرح باشد و قطعا متناسب با امکانات،برخی صنایع و موسسات خاص را دربرمیگیرد که در برنامهها جایگاه ویژه خود را دارد.
این بعد که تا حدی ایجاد را نیز در بردارد در قالب عبارت«نوسازی صنعت»بیشتر معنی پیدا میکند آنجایی که ما بخواهیم متناسب با استراتژی صنعت کشور نوعی بهینهسازی در مجموعههای صنعتی و مالا تولیدات آنها به وجود آوریم که این کار مستلزم پر کردن کمبودها و ایجاد واحدهای صنعتی جدید است.
و به هرصورت در آنچه اکنون به آن میپردازیم این بخش در دستور بحث قرار ندارد و در واقع هدف،پرداختن به فعالیتهایی است که به شکل گسترده نوعی خانهتکانی در صنایع موجود را به همراه میآورد؛ضمن آنکه با توجه به مطلع مقاله،بخش مدیریتی کار صرفا مورد توجه است و ابعاد دیگر را باید به فرصتهای بعدی موکول سازیم.