Abstract:
انسان اقتصادی در اقتصاد کلاسیک، انسانی خودخواه، مادی گرا و لذت طلب بوده و در پی بیشینه سازی نفع مادی شخصی است. وی در تولید به دنبال بیشینه سازی سود مادی شخصی و در مصرف جویای بیشینه سازی مطلوبیت؛ یعنی لذت مادی محض، می باشد. نفع مادی شخصی ملاک رجحان و انتخاب انسان اقتصادی است. در این مقاله با استفاده از روش تحلیلی به بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در مورد منطق فعالیت اقتصادی می پردازیم. فرضیه تحقیق این است که علامه طباطبایی پی گیری نفع شخصی، لذت و الم فطری را منطق تصمیم گیری انسان اقتصادی می داند. بنا به یافته های تحقیق، علامه معتقدند منافع و لذت های فطری، عمل و متعلقات عمل انسان را در نظر وی زینت میدهد. با وجود این، ما با سه نوع لذت مادی، فکری مطابق با فطرت، و فکری مخالف با فطرت و موافق هواهای نفسانی مواجه ایم. نوع اول و دوم هماهنگ با فطرت، مقدمی و سازگار با هدایت تشریعی است؛ اما نوع سوم منشا اختلاف و استخدام انسان ها توسط یکدیگر است. انبیا و اولیاء الهی به همراه کتب آسمانی آمده اند تا انسان را به سمت لذت با دوام سوق دهند؛ لذتی که مطابق با فطرت است. هدایت تکوینی همراه با هدایت تشریعی در جهت دهی انسان به کمال حقیقی و سعادت یا لذت بادوام هماهنگ است.
In classical economics، economic man is selfish، materialistic and pleasure seeking. He seeks to maximize his personal material gain: manufacturer tries to maximize his personal material profit and consumer looks for maximum utility i.e. sheer material pleasure. Personal material gain is the criterion for man’s selections and preferences .Using analytical method، this paper investigates the views of Allameh Tabatabaei about the logic of economic activity. The research hypothesis is that Allameh Tabatabai regards personal gain and inherent pleasure and pain as the logic behind the decision-making of economic human. Based on the research findings، Allameh believes that the natural benefits and pleasures of the action and possessions make the action attractive in man’s view. However، we are faced with three types of material pleasures: pleasures that are intellectual and in accordance with innate nature، pleasures that are intellectual and in opposition to the innate nature and pleasures that are consistent with carnal desires. Type I and Type II are in harmony with innate nature and consistent with legislative guidance، but the third type is the source of human’s conflicts and their taking advantage from each other. With their Revealed books، the divine prophets and friends of God are delegated to lead humanity to lasting pleasure that is consistent with man’s innate nature. Creational guidance together with revealed guidance guide man towards true perfection، happiness and lasting pleasure.
Machine summary:
"در واقع، مقاله در مقام پاسخ به این پرسش است که از نگاه علامه طباطبائی، آیا وجود نفع شخصی و حس لذت طلبی در وجود انسان برای حرکت دادن او به سمت و سوی رفتار بهینه در راستای سعادت او کافی است؟ در مقام پاسخ به این پرسش؛ پس از اشارهای مختصر به دیدگاه اقتصاد کلاسیک در مورد انسان اقتصادی، به بررسی دیدگاه مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میپردازیم.
دلیل اینکه لذت نوع سوم، بدون واسطه به خدا نسبت داده نمیشود، این است که خدای متعال عالم خلقت را نظم بخشیده، هر چیز را به سمت هدفش هدایت کرده، سپس در فطرت انسان افکار و عقایدی قرار داد، تا اعمال خود را بر اساس آن انجام دهد و به سعادت برسد.
غریزه نفع شخصی و لذت و الم مقدمه وجود و بقاء طبیعی علامه طباطبایی در تبیین هدف فعالیت اقتصادی توسط انسان اقتصادی مادی مینویسد: کسی که وراء ماده چیزی نمیبیند و همه هستی را وجود مادی میداند و انسان را مرکب مادی محدود در زندگی میان تولد و مرگ میشناسد؛ سعادت خود را جز سعادت مادی نخواهد دید.
به عبارت دیگر، انسان در خود مییابد که باید به هر طریقی که ممکن است به نفع خود و برای بقای حیاتش از موجودات دیگر استفاده کند، به هر سببی دست بزند، و به همین دلیل انسان از ماده این عالم شروع کرده، ابزاری درست میکند تا با آنها در سایر مواد تصرف کند، و فنون مورد نیاز را کسب میکند(همان، ج2، ص 117)."