Abstract:
هوشمندی سازمانی مفهومی جدید در ادبیات سازمان و مدیریت است و تعاریف و طبقه بندی های مختلفی از آن شده است . در یک تعریف هوش به سه نوع هوش سازمانی ، هوش تجاری و هوش رقابتی تقسیم می شود. هوش سازمانی یعنی ظرفیت یک سازمان برای ایجاد دانش و استفاده از آن برای وفق یافتن با محیط یا بازار از لحاظ راهبردی . این هوش برای ارتقاء ظرفیت نوآوری سازمان ضروری است . هوش تجاری ، مجموعهایی از فناوری ها و فرایندهایی است که به افراد در تمام سطوح سازمان، اجازه دسترسی و تحلیل داده و در نهایت تصمیم گیری های دقیق را می دهد. هدف آن تسهیل تصمیم سازی و تصمیم گیری بر اساس حقایق سازمانی است . هم چنین هوش رقابتی به عنوان یکی از ابزارهای مدیریت راهبردی به تحلیل اطلاعات داخلی و محیطی سازمان و فعالیت های رقبای مستقیم و غیرمستقیم در ابعاد مختلف می پردازد. بر اساس نقش مهم این سه نوع هوش در سازمانها، پژوهش حاضر به بررسی اثرات انواع هوش سازمانی ، هوش تجاری و هوش رقابتی بر عملکرد سازمانی می پردازد. روش پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و بر اساس روش، توصیفی - پیمایشی است . جامعه آماری پژوهش شامل ١٨٠ نفر مدیران ستادی بانک قوامین بوده است که تعداد ١٢٠ نفر آنها به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان حجم نمونه انتخاب شدهاند. در این پژوهش از آزمون رگرسیون برای بررسی تاثیر متغیرهای مستقل برمتغیر وابسته استفاده شده است . نتایج نشان می دهد که بین انواع هوش سه گانه (سازمانی ، تجاری و رقابتی ) با عملکرد سازمانی رابطه معنادار وجود دارد و ارتقا و تقویت آنها در سازمان می تواند استعداد و ظرفیت سازمان را در راستای رسیدن به رسالت خود سرعت بخشد.
Machine summary:
"1- karl albrecht 2- Strategic Vision 3 -Shared Fate 4- Appetite for change 5- Heart 6- Alignment congruence 7- Knowledge Deployment 8- Performance preasure / / / هوش تجاری از طریق مؤلفه های زیر فرایند تبدیل داده به اطلاعات و هدایت آن به سمت دانش را موجب میشود: ١- انبار داده: مجموعه ای از دادههای یکپارچه که توسط صفحات وب از منابع داخلی و خارجی جمع آوری شده است و دادههای مرتبط را از مخزنی که برای تصمیم گیری موجود است ، تجمیع میکند.
به طورکلی اهداف هوش رقابتی در یک سازمان را به صورت زیر میتوان بیان کرد: ١- درک کلی از صنعت و شرکت های رقیب ؛ ٢- شناسایی زمینه هایی که آسیب پذیر هستند و ارزیابی تأثیر اقدامهای راهبردی بر شرکت های رقیب ؛ ٣- شناسایی حرکت های بالقوه که امکان دارد یک شرکت رقیب به عمل آورد و موجب به خطر افتادن موضع شرکت در بازار شود (دیوید، ١٣٧٩: ٢٤٧-٢٤٤)؛ ٤- آشکار کردن فرصت ها و تهدیدها به وسیله سمبل های ضعیف ؛ ٥- فرایند و ترکیب داده و اطلاعات برای تولید آگاهی و دیدگاهها در مورد رقبا؛ ٦- فراهم آوردن اطلاعات کافی برای تصمیم گیریها و حل مسائل و مشکلات شرکت ؛ ٧- کمک به سازمان برای دست یابی به حالت رقابتی (آریی، ٢٠٠٦: ٦١-٥٩)؛ بنابراین هوشمندی رقابتی، هنر شکل دادن آینده در مقابل تهدیدهای رقابتی است (کالوف و رایت ، ٢٠٠٨: ١١٥)."