Abstract:
پیدایش هر اثر ادبی نویسندگان صاحب نامی چون لف تالستوی، فئودور داستایفسکی و آنتون چخوف در سده نوزدهم میلادی که نقطه اوج ادبیات روسی و نقد آن است، واکنش ها و دیدگاه هایی را به همراه داشت. داستان «دانشجو» نیز از این قاعده مستثنی نبود؛ به طوری که پیدایش آن سبب مطرح شدن دیدگاه هایی شد؛ براین اساس، در این مقاله ابتدا دیدگاه های صاحب نظران، نویسندگان و منتقدان درباره داستان «دانشجو» بررسی می شود و سپس به شیوه هایی که چخوف در این داستان برای بیان اندیشه ها و دیدگاه های مذهبی خود استفاده کرده است، پرداخته می شود. آن گاه با اشاره به نقش کلیدی طبیعت که توصیف آن از ابتدای داستان تا پایان آن آمده است، نشان داده می شود که نویسنده چگونه به کمک طبیعت به توصیف حالات روحی قهرمان و چگونگی تحول معنوی او می پردازد. چخوف به کمک سوژه داستان حضرت عیسی(ع)، طبیعت و ابزار تاریخی مانند زمان و مکان ثابت کرده است حوادثی که بیش از نوزده قرن (اکنون بیست قرن) پیش روی داده است، امروزه نیز درحال رخ دادن است و درطول حیات بشر هیچ حادثه ناخوشایندی در زندگی اجتماعی، سیاسی و تاریخی مانع معرفت الهی انسان نشده است.
Machine summary:
"علت نگارش چنین داستانی که بسیار متفاوت از دیگر آثار چخوف اسـت ، چیـست ؟ آیـا چخـوف با داستان دانشجو توانست روش تحول انسان و شناخت درست وی از جهـانهـستی را بـشناساند؟ او برای بیان این هدف از چه شیوهای بهره گرفته است ؟ ازنظر نویسنده آیا درک حقیقـت و جمـال باعـث خوشبختی در زندگی انسان می شود؟ ٢.
هنگام رفتن به روستای خودش ، به سمت غرب؛ یعنی جایی که شفق ارغوانی ملایـم ماننـد نـوار باریکی می درخشید، نگاه کرد و پیش خود اندیشید که حقیقت و جمال، هدایت گران زنـدگی بـشریت در آن باغ و در حیاط کاهن اعظم ظهور کردهاند و تا به امروز بی وقفه ادامه داشته انـد و پیـدا اسـت کـه پیوسته در زندگی انسان و به طورکلی در روی زمین عمدهترین مسئله بوده اند.
ایدة اصـلی داسـتان بعد از نقطة اوج اثر در بخش پایانی آن آمده است : هنگام بالارفتن از کوه، به روستای خودش به سمت غرب، جایی که شفق ارغوانی ملایم مانند نـوار بـاریکی می درخشید، نگاه کرد و پیش خود اندیشید که حقیقت و جمال، هـدایتگران زنـدگی بـشریت ، در آن بـاغ و در حیاط کاهن اعظم ظهور کردهاند و تا به امروز بی وقفه ادامه داشته اند و پیدا است که پیوسته در زنـدگی انـسان و به طورکلی در روی زمین عمدهترین مسئله بودهاند.
نویسنده با انتخاب سوژة داستان حضرت عیسی (ع) نـشان داد کـه از زمـان آن حـضرت تـا بـه امروز افرادی مانند یهودا در جامعة انسانی هستند که خیانت مـی کننـد، یـا افـرادی ماننـد پطـرس از ترس، ناخواسته حقیقت را انکار و یا کتمان می کنند؛ ولی رفتار هیچ یک باعث نمی شود کـه حقیقـت و جمال هستی پنهان بماند."