Abstract:
تضارب آرا و نقد و انتقاد میان دو مکتب رایج کنونی ـ لیبرالیسم و اجتماعگرایی ـ در عرصه اندیشه سیاسی معاصر جایگاهی جدی را به خود اختصاص داده است. لیبرالیسم در دوره معاصر بیشک یکی از ـ اگر نگوییم تنها ـ اندیشههای سیاسی غالب است و شاید بتوان مدعی شد که نگاه اجتماعگرایی در این دوران قویترین منتقد و نقدکننده آرای لیبرالی است. درحالیکه اغلب این اجتماعگرایان هستند که به نقد آرای لیبرالها پرداختهاند، با وجود این لیبرالها نیز هم در دفاع از اندیشههای خود و هم در نقد متقابل آرا و تفکرات اجتماعگرایان به انتقاد از این مکتب پرداختهاند. مقاله حاضر در پی بیان نقدهایی است که مدافعان اندیشه لیبرالی بر آرا و مبانی فکری اجتماعگرایانی مانند مایکل سندل، السدر مکینتایر، چارلز تیلور و مایکل والزرو همفکران آنها وارد کردهاند. اگر بخواهیم بهاختصار این انتقادها را دستهبندی کنیم، میتوان گفت که این انتقادها در هشت محور زیر قابل دستهبندی و ارائه هستند: اجتماعگرایی در عمل منافی آزادی است؛ درک ناصحیح اجتماعگرایان از آزادی لیبرالی؛ سعادت اجتماعگرایانه بر دکترین جامع فلسفی استوار است؛ درک ناصحیح اجتماعگرایان از بیطرفی لیبرالی؛ درک ناصحیح اجتماعگرایان از فارغالبالی لیبرالی؛ اجتماعگرایان و مسئله فضیلت و فضایل مدنی؛ اجتماعگرایان و بزرگنمایی اشکالات لیبرالیسم؛ امتناع عملی اجتماعگرایی.
Current Exchange opinions and criticism between liberalism and communitarianism as two contemporary political schools of thoughts is an important issue. Liberalism in the modern era, especially now without any doubt one of, if not the only, political ideology is dominant. It can be said that communitarians are strongest critics of Liberalism, and liberals in their turn have some strongest critique about communitarian's ideas. This article aims to express critiques of defenders of liberalism against some communitarian authors like Michael j. Sandel, Alasdair MacIntyre, Charls Taylor and Michael Walzer. In short these critiques can be grouped in eight fields: confronting freedom, misunderstanding about liberal freedom, having comprehensive philosophical doctrine, misunderstanding about liberal neutrality, misunderstanding about liberal self, problem of virtue and civic virtues, exaggeration of liberal weaknesses, and impossibility of communitarianism.
Machine summary:
به این ترتیب گلستون بیان میدارد که هرچند اشکالات مختلفی بر لیبرالیسم حاکم بر جامعۀ آمریکا به عنوان نمونۀ مورد نظر اجتماع گرایان از لیبرالیسم وارد است ، این جامعه به حالت بن بست و ایستایی نرسیده است و هنوز فلسفۀ اجتماعی لیبرال دموکراسی توان بازسازی و تکامل و اصلاح خویش را دارد و ازاین رو میتواند از مشکلات و اعتراضات موجود به وضعیت مطلوب تری تغییر کند.
علاوه بر این ویل کیملیکا از دیگر منتقدان اجتماع گرایان معتقد است که آنها در بیان تفاوت ها و تعارض های دو نظریۀ رقیب دموکراسی رویه مند و جمهوریخواهی مدنی دست به بزرگ نمایی زده اند و از نظر او این بزرگ نمایی صورت گرفته به لحاظ فلسفی غیرقابل اعتماد و از نظر سیاسی دارای نتیجۀ عکس است (کیملیکا، ١٩٩٨: ١٣١).
Beiner, Ronald (1998), the Quest for a post liberal public philosophy, in Anita L Allen, Milton C Regan (edited) 1998.
Rawls, John (1971/1999), A Theory of Justice, Harvard University Press, Cambridge MA.
Rawls, John (1993), Political Liberalism, New York, Columbia University Press.
Rawls, John (1999), The Law of People; with the Idea of Public Reason Revisited, Cambridge, Harvard University Press.
Rawls, John (2000), Lectures on the History of Moral Philosophy, Edited by Barbara Harman, Harvard University Press.
Rorty, Richard (1998), A defense of minimalist liberalism, in Anita L Allen, Milton C Regan (edited) 1998.
(1998), moral status and the status of morality in political liberalism, in Anita L Allen, Milton C Regan (edited).