Abstract:
هدف اصلی این تحقیق ، بررسی رابطه سرمایه اجتماعی با رضایت شغلی کارکنان بانک رفاه می باشد.روش این تحقیق پیمایشی وتکنیک جمع آوری داده ها پرسشنامه بوده است . پایایی پرسشنامه ها نیز با استفاده از روش آلفای کرونباخ تایید گردیده است (٠/٨٣) جامعه آماری کلیه کارکنان بانک رفاه صف و ستاد شهر تهران که کل تعداد جامعه آماری در این تحقیق ١٤٥٤نفر و نمونه آماری ٤٠٠ نفربا استفاده از فرمول کوکران تعیین گردید. یافته های تحقیق نشان داد:٢٥/٨ نمونه مورد مطالعه میزان رضایت شغلی خود را متوسط و ٦٥/ ٤درصد از پاسخگویان از شغل خود رضایت کامل را دارند و تنها ٩/٧ درصد ناراضی هستند.وضعیت سرمایه اجتماعی در بین پاسخ گویان از سطح بالایی برخوردار است (٢/٦٣) و وضعیت سرمایه اجتماعی دربین ٢/١٨ در سطح متوسط است و در بین ٦/١٧ در سطح پایین می باشد. بررسی رابطه متغیرها نشان داد بین سرمایه اجتماعی و ابعاد آن رضایت شغلی رایطه وجود دارد و بر اساس تحلیل رگرسیونی متغیر های برخورداری از امکانات رفاهی ، همبستگی اجتماعی ،روابط اجتماعی، اعتماد اجتماعی ،امنیت اجتماعی ، مشارکت اجتماعی و سرمایه اجتماعی ٥/٦٨ درصد از تغییرات واریانس متغیر رضایت شغلی را تبیین می کنند
Machine summary:
"٧٩) در حد متوسط ارزیابی می گردد و میزان اعتماد اجتماعی در حد متوسط به پایین ، انسجام اجتماعی در حد متوسط و مشارکت اجتماعی متوسط به بالا بوده است و نتایج آزمون ها هم نشان می دهد که رضایت شغلی کارکنان با توجه به وضعیت تاهل و پست سازمانی آنها متفاوت است و بین اعتماد، انسجام و مشارکت اجتماعی (سرمایه اجتماعی) با رضایت شغلی کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد.
احساس عدالت اجتماعی در بین کارکنان در محیط کارشان نسبتا بالاست حدودا ٥٦ درصد ٤٨/٨ نمونه مورد مطالعه میزان رضایت شغلی خود را سطح خوب ارزیابی کرده اند(٦٥/٤) همچنین سرمایه اجتماعی در بین پاسخ گویان از سطح بالایی برخوردار است (٦٣/٢) یافته های مربوط به آزمون فرضیه ها نشان داد فرضیه شماره ١: به نظر میرسد بین مشارکت اجتماعی و رضایت شغلی رابطه وجود دارد جدول شماره ١ : ضریب همبستگی پیرسون بین « مشارکت اجتماعی و رضایت شغلی » متغیر شاخصهای آماری رضایت شغلی ضریب همبستگی پیرسون 0/543 مشارکت اجتماعی سطح معنی داری دو دامنه 0/003 تعداد 389 مطابق ارقام مذکور در جدول ،ضریب همبستگی این دو متغیر ٠/٥٤٣ و در سطح ٠/٠٠٣ معنی دار است و رابطه مستقیم و مثبت بین دو متغیر وجود دارد.
نتیجه گیری «فرآیند مشارکت به عنوان یک نظام کارکردی در سطح کلان ، میانی، خرد با کارکرد های افزایش ثبات اجتماعی، ایجاد روحیه همبستگی و کاهش تعارضات گروهی و از بین بردن سلطه منافع فردی به منافع جمعی، تقلیل از خود بیگانگی، روحیه تفردجویی، تمرکزگرایی و نیز تعمیق و بسط ارزش های دموکراتیک ، تقویت روحیه مسئولیت پذیری و احساس تعلق و تعهد در فرد، بسط عدالت اجتماعی و توسعۀ خود اعتمادی، ابتکار، سربلندی، فعالیت ، تعاون و غیره همراه است »(حسنی،١٣٨٣: ٤-١٤٣)."