Abstract:
مطالعاتی که در مورد اسلام و روابط بینالملل شده است، عمدتا نگاه تکساحتی به موضوع داشتهاند؛ به این معنی که یا از منظر اسلام به روابط بینالملل اشاره شده و یا از نگاه روابط بینالملل به مطالعه موضوعات روابط بینالملل مثل جنگ و صلح در اسلام اشاره شده است. اگر بخواهیم از نظر هستیشناسانه به رابطه اسلام و روابط بینالملل بپردازیم، لازم است بدانیم چه هستی و موجودیتی برای اسلام در مطالعه روابط بینالملل قایل هستیم. مقاله حاضر چهار هستی و موجودیت برای اسلام در مطالعه روابط بینالملل را بررسی میکند: اسلام به مثابه دین؛ اسلام به عنوان ایدئولوژی (بنیادرگرایی اسلامی)؛ اسلام به معنی هویت (نگاه سازهانگارانه) و در نهایت اسلام به مثابه اخلاق بینالملل. در اینجا ضمن پرداختن به هر یک از این هستیها موضوعات مبتلابه در روابط بینالملل مورد بحث قرار میگیرد. امّا در نهایت فرضیه مقاله این است که اسلام به مثابه اخلاق بینالملل امکان بهتری برای مطالعه مسایل بینالمللی فراهم میسازد.
Machine summary:
در اینجا ضمن پرداختن به هر یک از این هستی ها موضوعات مبتلابه در روابط بین الملل مورد بحث قرار می گیرد، اما در نهایت فرضیه مقاله این است که اسلام به مثابه اخلاق بین الملل امکان بهتری برای مطالعه مسائل بین المللی فراهم می آورد.
به عبارت دیگر، اسلام در عرصه روابط بین الملل چگونه موجودیتی دارد؟ آیا به دنبال ایجاد نظم بین المللی جدید است ؟ آیا قرار است با روال رایج موجود در نظام بین الملل کار کند؟ آیا تنها عنصر اعتراضی در قبال وضع موجود است ؟ تمام این پرسش ها برای رسیدن به نظریه اسلامی روابط بین الملل ضروری است .
اسلام در اینجا یک کل متحد و سازه واره است ، خودکفاست ، روحیه متمایزی دارد، اصول سازمان یافته و آدابی دارد و می تواند به سادگی متمایز و متفرد از دیگران باشد، روش خاصی در نگاه به جهان و ساخت بندی روابط بشری دارد و تمایل به حفظ و مشروع سازی نوع خاصی از نظم اجتماعی را می طلبد، نظامی از قدرت را دنبال می کند که با دیگر نظام های قدرت در تعامل قرار می گیرد و لذا از نظر سیاسی بی طرف نیست .
دو، از میان چهار موجودیتی که برای اسلام در روابط بین الملل می توان قائل شد ـ دین ، ایدئولوژی ، هویت و اخلاق ـ تنها وجه اخلاقی با توجه به پیشینه مطالعات موجود در این زمینه قابل قبول تر است و امکان طرح چهره منور اسلام را به جهانیان ، بهتر فراهم می آورد.
An Introduction", in Acharya, Amita and Barry Buzan, Non-Western International Relations Theory: Perspectives on and beyond Asia, London and New York: Routledge.