Abstract:
لیبرالیسم از مجموعه مکاتب نظری غرب است که کماکان در عرصه سیاسی حاضر است . اومانیسم از آبشخورهای اصلی تفکر لیبرالیستی است . نظر لیبرالیسیم اومانیستی در حوزه آموزش مبتنی بر مجموعه ای از تلقی های بنیادی است که اهم آنها عبارتند از برابری، آزادی و عقلانیت . در این مقاله نظر متفکران لیبرالیست درباره این مقدمات و چگونگی نتیجه گیری آنها از این مقدمات را طرح می کنیم و سپس نقد آیت الله مطهری را در باره آنها روشن می سازیم . در نهایت نشان می دهیم که نقد آیت الله مطهری به لیبرالیسم چگونه مبنای نظریات آموزشی آنان را درباره لوح سفید و سکولاریسم آموزشی را متزلزل می - سازد.
Machine summary:
"هدف انسان این نیسـت کـه آزاد باشـد، ولـی انسـان بایـد آزاد باشـد تـا بـه کمـالات خـودش برسـد"(مطهـری،١٣٦٧: ٣٥٤)؛ بنــابراین بــر تلقــی لیبرالیســتی آزادی منفــی دو ایــراد اساســی وارد اســت : اول آنکــه تنهــا آزادی اجتمــاعی را مــد نظر دارد و دوم اینکه هر تلاشـی جهـت ابـزار قـرار دادن آزادی بـه سـوی تکامـل را بـا عنـوان آزادی مثبـت نفـی مـی کنـد.
نهـاد کلیسـا در عصـر رنسـانس ، بـا آن کـه از پشـتوانه هـزار سـال حاکمیـت سیاسـی و فرهنگـی (قـرون وسـطی) برخـوردار بـود و در همـه آن مدت ، تمامی تواناییهـا مـادی و معنـوی قـاره اروپـا را در اختیـار داشـت ، ولـی نتوانسـت فرهنـگ و تفکـری سـامان منـد، انسـانی و خردپـذیر از دیـن مـورد قبـول خـود را ارائـه کنـد و معرفتـی سـامان منـد و تکامـل یافتـه از دیـن بـر ذهـن و دل مردمـان بنشـاند، بلکـه در حقیقـت ، آمـوزه هـای نارسـا و خودسـاخته کلیسـا انگیزاننـده تـرین عامـل بـرای دیـن گریـزی و دیــن ســتیزی بــود، چــرا کــه صــاحبان خــرد و اندیشــه بــاکم تــرین درنــگ ، ســاخته و پرداختــه آیــین داران ، روحانیــان و سرپرسـتان کلیسـا را بـا علـم و عقـل ناسـازگار یافتنـد و بـی درنـگ دیـن و دینـداری بشـر سـاخته و بشـر پرداختـه را بـه میدان کشاندند و رویاروی عقل و خرد قـرار دادنـد، طبیعـی بـود کـه دیـن مسـخ شـده و یـال و پشـم ریختـه در برابـر عقـل و خرد قوی و تازه نفس از پای درآید."