Abstract:
تحقیق حاضر به بررسی روایتشناسانۀ پیرنگ درونی سه حکایت مثنوی معنوی، «طوطی و مرد بازرگان»، «مار و مرد مارگیر» و «استاد و شاگردان»، بر اساس نظریات ارسطو در کتاب فن شعر، میپردازد و با استناد به نظریات وی در مورد «پیرنگ تأثیرگذار» میکوشد عناصرارسطویی «دگرگونی» (Peripetia) و «کشف و وقوف» (Anagnorisis) در حکایات مذکور را بشناساند، عناصری که از آن طریق، مولانا مفاهیم اخلاقی و تعلیمی از طریق ایجاد حس ترس و ترحم را به خواننده منتقل کرده است. «کشف»، در این حکایتها از نوع پنجم و ششم کشفهای ارسطوییست که آنها را کشفهای تأثیرگذار مینامند که از ترتیب حوادث و یا برداشت نادرست شخصیتها از وضعیت موجود، نشأت میگیرند. این نوشتار، بر آن است تا به این سؤال پاسخ دهد که آیا میتوان نظریات ارسطو را در بررسی شعر روایی مولانا بهکار برد؟ روش تحقیق در آن بیشتر مقایسهای، تطبیقی و تحلیلی است که از ابزارهای اسنادی بهره جسته است.
Machine summary:
روایت شناسی ارسطویی : کشف و دگرگونی در سه حکایت مثنوی معنوی * احد مهروند استادیار زبان و ادبیات انگلیسی ، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، تبریز، ایران ** شیرین امامی کارشناس ارشد زبان و ادبیات انگلیسی ، شهید مدنی آذربایجان، تبریز، ایران (تاریخ دریافت : ٩٣/١٢/٢٥، تاریخ تصویب : ٩٤/١١/٢٨) چکیده تحقیق حاضر به بررسی روایت شناسانة پیرنگ درونی سه حکایت مثنوی معنـوی ، «طـوطی و مـرد بازرگان »، «مار و مرد مارگیر» و «استاد و شاگردان»، بـر اسـاس نظریـات ارسـطو در کتـاب فـن شـعر، می پردازد و با استناد به نظریات وی در مورد «پیرنگ تأثیرگذار» می کوشد عناصر ارسطویی «دگرگونی » (Peripetia) و «کشف و وقوف» (Anagnorisis) در حکایات مذکور را بشناساند؛ عناصـری کـه از آن طریق ، مولانا مفاهیم اخلاقی و تعلیمی از طریق ایجاد حس ترس و ترحم را بـه خواننـده منتقـل کـرده است .
از تحقیقات مهم و ارزشمندی که در عرصة روایت شناسـی و تحلیـل متن داستانهای مثنوی انجام گرفتـه ، مـی تـوان بـه مقـالاتی بـا عنـاوین «تعویـق و شـکاف در داستانهای مثنوی » (١٣٩٠) و «شکست روایی و شـیوههـای بازگـشت بـه داسـتان در مثنـوی» (١٣٩٠)، از بامشکی ؛ «ساخت روایی قـصه در مثنـوی » (١٣٩٠)، از مهـدی زاده فـرد؛ «مقایـسة داستانهای مشترک مثنوی و منطق الطیـر بـا رویکـرد روایـت شناسـی سـاختگرا» (١٣٨٨)، اثـر پورنامداریان و بامشکی ؛ «حقایق خیالی داستان دقوقی در مثنوی » (١٣٨٧)، اثر مشترک بامـشکی و تقوی ؛ «روایت و دامنة زمانی روایت در قـصه هـای مثنـوی » (١٣٨٧)، اثـر مـشترک امـامی و مهدی زاده فرد؛ «بررسی رابطة زمان و تعلیق در روایت پادشاه و کنیـزک » (١٣٨٧)، اثـر رجبـی ، غلامحسین زاده و طاهری ؛ و «نشانه شناسی واقعـة دقـوقی » (١٣٨٦)، از تـوکلی و آثـاری چـون رسالة دکتری حسن زادهی توکلی با عنوان بوطیقای روایت در مثنـوی (١٣٨٩) کـه بـه صـورت کتاب چاپ شده، و همچنین کتاب روایت شناسی داستانهای مثنوی (١٣٩١) اثر بامشکی اشـاره کرد.