Abstract:
در قراردادهای تجاری بین المللی ابزارها و لوازمی برای کشف مقصود مشترک طرفین وجود دارد این ابزارها و لوازم به عنوان "منابع تفسیر قرارداد" شناخته می شوند. یکی از مباحث مهم و کلیدی در فرایند تفسیر قراردادهای بین المللی فرض "حدوث تعارض" در ابزارها و لوازمی است که مرجع حل اختلاف اعم از دادگاه یا داور با تمسک به آن ها در مقام کشف قصد واقعی یا نوعی متعاقدین بر می آید. این مقاله ضمن بررسی موارد و مصادیق مهم تعارض در منابع تفسیر قراردادهای بین المللی، شیوه ها و طرق حل تعارض در این قراردادها را در پرتو کنواسیون ها و اسناد بین المللی تبیین می نماید . در این نوشتار دو هدف عمده و درهم تنیده را دنبال می کنیم . هدف اولیه این است که قراردادهای بین المللی مانند سایر قراردادها مخلوق و زاییده "اراده مشترک" طرفین آن است، بنابراین در فرض حدوث تعارض در منابع تفسیر قرارداد، تمامی نگاه ها را باید به این نکته معطوف نمود که کدام منبع یا ابزار از انعکاس بیشتری در ذهن متعاقدین برخوردار است؟ به عبارت دیگر کدام یک از منابع تفسیر قرارداد دلالت بیشتری برقصد طرفین دارد؟ هدف دوم توجه به وصف "بین المللی" این قراردادها است. در واقع هرچند ممیزه بین المللی بودن برای این قرادادها از اوصاف عرضی و نه ذاتی محسوب می گردد، اما همین وصف به قدری از اهمیت برخوردار است که دیگر نمی توان شیوه های حل تعارض در قراردادهای داخلی را در مورد قراردادهای بین المللی هم به کار برد به این ترتیب سرعت، دقت،امنیت و اعتماد در نظام حقوق تجارت بین الملل اقتضا دارد مساله تعارض در قراردادهای بین المللی از طریق سازو کارهای جدید و با توسل به کنوانسیون ها و مقررات یکنواخت حل و فصل گردد.
Machine summary:
۲۴۲ ایـن ابزارهـا و دلایـل خـارجی وسـیله قابـل اعتمـادی بـرای کشـف مقصـود مشـترک انشاءکنندگان قرارداد هستند، اما موضوع قابل توجه این است که دلایـل خـارج از مـتن در معارضه با متن نهایی قرارداد، خود زائل می شوند یا اینکه در عرض آن قرار می گیرنـد و در هر مورد مرجع حل اختلاف بین المللی باید با توجه به قرائن و اوضاع و احـوال موجـود هـر کدام را که کاشفیت بیشتری از قصد متعاقدین دارند برگزیند؟ در این مـوارد دو تحلیـل بـه ذهن می رسد: الف ) در فرایند تفسیر، متن نهایی قرارداد بر دیگر عوامل خـارجی رجحـان دارد.
حال اگر در یک قرارداد مربوط به انتقال تکنولـوژی ایـن دو دسـته عـرف بـا هـم در تعارض باشند کدام یک مقدم است ؟ در کنوانسیون ها و اسناد بین المللـی ضـابطة روشـنی در پاسخ به این سؤال ارائه نگردیده اسـت ، امـا بـا توجـه بـه اصـول و قواعـد حـاکم بـر تفسـیر قراردادهای بین المللی می توان گفت ؛ مادام که امارة خلاف احراز نگردد کاشفیت و دلالت عرف خاص بر «قصد متعاقدین » به عنوان محور و مدار تفسیر قرارداد، قوی تر و آشکارتر از عرف عام است .
حال سؤال این است که در فرض تعارض ، کدام یک بر دیگری مقدم اند؟ در کنوانسـیون هـا و اسناد بین المللی مقرره صریحی دراین زمینه وجود ندارد، اما بـا توجـه بـه اصـول و قواعـد حاکم بر حل اختلافات قراردادی می توان گفت ؛ رویه های تثبیت شده و مقرر مانند مناسبات تجاری گذشته ، در واقع معهود بین متعاقدین است و یک نوع شرط ضمنی خاص محسـوب می گردد که انعکاس آن در ذهن طرفین قرارداد آشـکارتـر و مـأنوس تـر از هـر نـوع عـرف دیگر است .