Abstract:
مجموعه ی عوامل فرهنگ سازمانی نقش تعیین کننده ای در فراهم سازی محیط مساعد کاری برای برخورداری از رضایت شغلی کارکنان بر عهده دارند. رضایت شغلی یکی از عوامل مهم سازمانی خصوصا سازمان های تولیدی و صنعتی می باشد تا به نقش پذیری و ایفای نقش ، ارزش و توان خود را از طریق انجام کار مثبت و پرسود نشان دهند .هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و رضایت شغلی در بین کارکنان شرکت پالایش نفت تهران درسال ١٣٩٣ می باشد. جامعه آماری این پژوهش را بخشی از کارکنان شرکت پالایش نفت تهران تشکیل می دهند که تعیین حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان تعداد ٤٨ نفر با روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر شیوه گردآوری اطلاعات تحقیق توصیفی ازنوع همبستگی است .مدل استفاده شده در این تحقیق نظریه دنیسون است . برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از دو پرسشنامه محقق ساخته رضایت شغلی و فرهنگ سازمانی استفاده شده است . همچنین جهت آزمون فرضیه ها از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده است . یافته های تحقیق نشان می دهد که : بین فرهنگ سازمانی و رضایت شغلی کارکنان رابطه معنا داری وجود دارد. بین عامل انطباق پذیری بر رضایت شغلی کارکنان رابطه معنا داری وجود دارد. بین عامل درگیرشدن در کار بر رضایت شغلی کارکنان رابطه معنا داری وجود دارد.
Machine summary:
فرهنگ سازماني به تمام جنبه هاي سازماني نفوذ دارد و مي توان آن را عاملي محرک در جهت پويايي و يا مانع رشد و ترقي سازمان تلقي نمود در اين تحقيق براي بررسي فرهنگ سازماني پالايشگاه نفت تهران ازمدل دنيسون استفاده شده است .
در فرضيه ي اصلي تحقيق با توجه به نتايج حاصل از بررسي نمونه ها ، مقدار بدست آمده براي p مقدار در سطح اطمينان ٩٥%، کمتر از سطح معني داري (α٠٠٥) است (٠٠٠٠= ig) ، يعني مشاهدات قويا فرضيه تحقيق را تاييد مي نمايند، بنابراين از نظر آماري و با اطمينان ٩٥ درصد مي توان ادعا نمود همبستگي معني دار مثبت وبه ميزان بسيار زياد بين رضايت شغلي و فرهنگ سازماني وجود دارد،که مقدار اين همبستگي ٠َ٨مي باشد.
در فرضيه ي اول با توجه به نتايج حاصل از بررسي نمونه ها ، مقدار بدست آمده براي - مقدار در سطح اطمينان ٩٥%، کمتر از سطح معني داري (α٠٠٥) است (٠٠٠٠= ig) ، يعني مشاهدات قويا فرضيه تحقيق را تاييد مي نمايند، بنابراين از نظر آماري و با اطمينان ٩٥ درصد مي توان ادعا نمود همبستگي معني دار مثبت بين رضايت شغلي و سازگاري وجود دارد،که مقدار اين همبستگي ٠َ٧مي باشد.
در فرضيه ي دوم با توجه به نتايج حاصل از بررسي نمونه ها ، مقدار بدست آمده براي p - مقدار در سطح اطمينان ٩٥%، کمتر از سطح معني داري (α٠٠٥) است (٠٠٠٠= ig) ، يعني مشاهدات قويا فرضيه تحقيق H را تاييد مي نمايند، بنابراين از نظر آماري و با اطمينان ٩٥ درصد مي توان ادعا نمود همبستگي معني دار مثبت بين رضايت شغلي و درگير شدن در کار وجود دارد،که مقدار اين همبستگي ٠َ٨مي باشد.