Abstract:
ﻫﻨﺪ از دﯾﺮ ﺑﺎز، ﺗﻮﺟﻪ ﻓﺎﺗﺤﺎن و ﻗﺪرﺗﻤﻨﺪان را ﺑﺎ اﻧﮕﯿﺰهﻫﺎی ﻣﺬﻫﺒﯽ و اﻗﺘﺼﺎدی ﺑﺮ ﻣﯽاﻧﮕﯿﺨﺘﻪ اﺳﺖ؛ از آن ﺟﻤﻠﻪاﻧﺪ: ﺳﻠﻄﺎن ﻣﺤﻤﻮد ﻏﺰﻧـﻮ ی (386- 420ق.) و اﻣﯿـﺮ ﺗﯿﻤـﻮر ﮔﻮرﮐـﺎ ﻧﯽ (807- 771ق). ﺳﻠﻄﺎن ﻏﺰﻧﻮی ﺑﺎ ﻫﺪف ﮐﺴﺐ ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻗﺘﺼﺎدی، اﻣﺎ در ﭘﻮﺷﺶ دﯾﻦ و ﻣـﺬﻫﺐ ﺑﺎرﻫـﺎ ﺑـﻪ ﺳﺮزﻣﯿﻦ ﻫﻨﺪ ﯾﻮرش آورد. ﮐﻤﺎﺑﯿﺶ ﻫﻤﺎن اﻧﮕﯿﺰهﻫﺎ در ﺣﻤﻠﮥ اﻣﯿﺮﺗﯿﻤﻮر ﮔﻮرﮐﺎﻧﯽ ﺑﻪ دﻫﻠﯽ ﻧﯿﺰ رخ ﻧﻤﻮد. ﭘﯿﺎﻣﺪﻫﺎی اﯾﻦ ﯾﻮرشﻫﺎ، در ﻫﺮ دو دوره، ﺳﯿﻤﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ، اﺟﺘﻤـﺎﻋﯽ و اﻗﺘﺼـﺎد ی ﻫﻨـﺪ را ﺳﺨﺖ ﻣﺸﻮه و ﺗﯿﺮه ﮐﺮد؛ ﺣﺎل آﻧﮑﻪ ﻣﻬﺎﺟﻤﺎن از ﺛﺮوت ﺧﯿﺮه ﮐﻨﻨﺪة ﺳﺮزﻣﯿﻦ ﻫﻨﺪ ﺗﻮاﻧﺴﺘﻨﺪ اوﺿﺎع اﻗﺘﺼﺎدی ﺣﮑﻮﻣﺖ ﺧﻮﯾﺶ را ﺳﺮ و ﺳﺎﻣﺎن دﻫﻨﺪ.
Machine summary:
"از سوی دیگر، گسترش اسلام در نبردهای دورة امیرتیمور در یورش به هنـد تحت عناوینی چون جهاد و غزو با کفار دشوار به نظر میرسد؛ زیرا همزمـان بـا بـه قدرت رسیدن امیرتیمور، فرمانروایی بیشتر سرزمین هند در دست حاکم مسـلمان، سلطان محمود تغلق دوم بود؛ گرچه میان ایالت ها و راجـه هـا در هنـد جنـگ هـای مداوم برای کسب قدرت جریان داشت و همان سبب ، مانع اتحـاد هنـدوها در برابـر مهاجمان خارجی میشد (هندوشاه، ١٣٨٧: ٥١٤/١-٥١٦؛ بداونی، ١٣٨٠: ١٨٤/١).
فـتح سـومنات بـر مشروعیت سیاسی و مذهبی سلطان محمود افزود تا بدانجا که فرخی در توصـیف فتح سومنات، محمود غزنوی را در شکستن بت ها به پیامبر (ص) تشبیه کرد: «منات و لات و عزی در مکه سه بت بـودند ز دسـتـبــرد بـــت آرای آن زمــان آذر همه جهان همی آن هر سه بـت پرسـتیدند جز آن کسی که بدو بود از خــدای نظـر دو زان پیمـبر شکســت و هـردودرآنروز فکنده بود ستان پـیش کعبـه پـای پسـر خدای حکم چنـان کـرده بـود کـان بـت را زجـــایبرکنـد آن شهــریاردیـــن پـرور» (فرخی، همان:٧١-٦٩) حال آنکه در دورة تیمور، دیگر خلیفه ای در کار نبـود و تیمـور بـرای کسـب مشروعیت دینی، پیوند با سادات و اولیاء دین را در نظر داشـت : «تـزوک هفـتم در پیش گرفتم ، تعظیم علما، سادات، مشایخ و محدثین بود» (حسینی تربتی، ١٣٤٢: ١٦٤) و «علمای اسلام فتوی نوشتند چون الله تعـالی در هـر صـد سـال مروجـی و مجددی برای رواج و تجدید دین محمدی برمی انگیزد، درین سدة هشـتم تجدیـد دین را امیر صاحبقران نمـوده، پـس مجـدد دیـن محمـدی باشـد» (همـان: ١٨٠- ١٧٩)."