Abstract:
از آنجا که عوامل اقتصادی نقش مهمی در انتخابهای هنری و فرهنگی افراد ایفا میکنند، پژوهش حاضر به بررسی رابطه سرمایه اقتصادی مخاطبان، با ذائقه زیبایی شناختی آنان در حوزه طراحی جلد کتاب، اختصاص یافته است. ادبیات نظری این بخش بر مبنای تعریف سرمایه فرهنگی نهادی و سازمان یافته پییر بوردیو، سامان یافته است. در این تعریف، سرمایه فرهنگی از رابطه نزدیکی با سرمایه اقتصادی برخوردار است.
این پژوهش با اتخاذ روش توصیفی-تحلیلی، و روش گردآوری اطلاعات کتابخانهای و میدانی، به طرح و پاسخگویی به این پرسش میپردازد: ارتباط ذائقه بصری مخاطبان طرح جلد با سرمایه اقتصادی آنان چگونه است؟ یافته های پژوهش، حاکی از آن است که بیشتر مخاطبان، فارغ از سطوح متفاوت تحصیلات و درآمد، طرح جلدهایی متناسب با معیارهای ارایه شده در زیبایی شناسی ناب را در اولویت انتخابی خود قرار میدهند. به نظر میرسد اگر طرح جلدی، واجد ضوابط زیبایی بوده و در ارتباط با محتوای کتاب طراحی شود، مخاطب فارغ از تفاوت چشمگیر در بهره مندی از سرمایه اقتصادی، آن را انتخاب خواهد کرد.
Machine summary:
"این پژوهش با اتخاذ روش توصیفی-تحلیلی، و روش گردآوری اطلاعات کتابخانهای و میدانی، به طرح و پاسخگویی به این پرسش میپردازد: ارتباط ذائقه بصری مخاطبان طرح جلد با سرمایه اقتصادی آنان چگونه است؟ یافتههای پژوهش، حاکی از آن است که بیشتر مخاطبان، فارغ از سطوح متفاوت تحصیلات و درآمد، طرح جلدهایی متناسب با معیارهای ارایه شده در زیباییشناسی ناب را در اولویت انتخابی خود قرار میدهند.
با نگرشی کلی بر نتایج حاصل از جدول یک میتوان دریافت، متغیر مستقل میزان درآمد که شاخصی از سرمایه اقتصادی افراد است، نقش معنیداری در انتخاب طرح جلد از سوی مخاطبان نداشته و میتوان گفت مخاطبان با پارامترهای مختلف طبقاتی، اگر اثری در چهارچوب معیارهای زیباییشناسی ناب و با حفظ ارتباط اثر با محتوای کتاب برای آنان عرضه گردد، دست به انتخاب این گونه آثار خواهند زد.
با اتخاذ مدل تجربی از روش پژوهشی پییر بوردیو، که کیفیت انتخابهای زیباییشناسانه مخاطبان را بر اساس شاخصهای سرمایه فرهنگی آنان (درآمد-آموزش) تبیین میکند، درمییابیم، مدل ارایه شده توسط بوردیو، که تطابق نسبی با نظرات تولیدکنندگان و طراحان درباره ذائقه فرهنگی مخاطبان دارد، در حوزه ارتباط تصویری و طراحی جلد، فاقد قابلیت تعمیمپذیری است؛ مطالعه پیمایشی در طول تحقیق منجر به حصول این نتیجه شده است که مصرف آثار فرهنگی و هنری خصوصا در عرصه ارتباط تصویری بیش از پیش غیرطبقاتی شده است و عموم مخاطبان فارغ از میزان متفاوت در بهرهمندی از سرمایه اقتصادی، از توانش دریافت کیفتهای سبکی و محتوایی زیباییشناسانه آثار ارتباط تصویری، برخوردارند."