Abstract:
صلح نه تنهایک نیاز بشری، که تحقق آن از آرمان¬های اساسی او در سرتاسر تاریخ زندگی-اش درزمین بوده است. زیرا تحقق تمام ارزش¬های عالی انسانی در سایه وجود فضایی آرام و به دور از کشمکش و ناامنی و تنازع ممکن است. این مسئله از ادوار قدیم تاریخ مورد توجه اغلب مکاتب بوده است. اما در این میان بسیاری از این مکاتب نتوانسته¬اند حق مطلب را برای تحقق صلحی انسانی و پایدار ادا کنند. در این میان، اسلام به عنوان مکتبی الهی با تکیه بر اصل کرامت و ویژگی های انسان و لیبرالیسم اخلاقی با تکیه بر اومانیسم، هریک بر مبنای مبانی نگرشی خود،به ارائه طرح صلح پایدار روی آورده¬اند. بر این مبنا، هدف از این پژوهش بررسی مقایسه¬ای مقوله صلح پایدار در مکتب اسلام و لیبرالیسم اخلاقی (کانتی) است. پرسش اصلی نیز این¬گونه مطرح می¬شود که دیدگاه اسلام و لیبرالیسم به مقوله صلح چیست و کدام¬یک از این دو، ویژگی¬های لازم و کافی را برای تحقق صلح پایدار دارا می¬باشد؟ فرضیه متوجه این است که اتکای هردو نگرش بر انسان است اما اسلام با نگاهی فراگیر و کمال طلبانه انسان و نیازهای او چون صلح را مورد توجه قرار می دهد. در نتیجه درمی یابیم که صلحی که اسلام آن را مطرح می سازد به دلیل الهی- انسانی و فطری بودن و به عنوان یکی از سرچشمه های منبع هویت انسانی و امنیت وجودی بشر، بمراتب امکان افزون¬تری در مقایسه با صلح لیبرالیستی که بعد مادی دارد در عرصه عمل دارد.
Machine summary:
"همچنین صح را خیر می داند (نساء: ١٢٨) و صلح و سلم را فرمانی جـامع و بـرای همگـان مطرح می کند (جمشیدی، ١٣٩٠: ٣٦٦) و تاکید دارد: یاأیها الذین آمنوا ادخلوا فی السلم کآفۀ ولا تتبعوا خطوات الشیطان إنه لکم عدو مبین (بقره : ٢٠٨) این است که اگر کفار و دشمنان نیز به صلح تمایل یافته و بال و پر خود را از بهر صلح گشودند، باید با آنان صلح کرد: « وإن جنحوا للسـلم فـاجنح لها وتوکل علی الله إنه هو السمیع العلیم »(انفال : ٦١) درنتیجه ، «جهاد» نیز، تنها به عنوان ابـزاری بـرای حفظ مسلمانان در مقابل تجاوز، تهدید، ظلم و فتنه تشریع شده و جنگی است مشروع در راه دفاع از حقوق و بقای انسان ها و نظم عمـومی و جلـوگیری از تجـاوز و بـیعـدالتی و فتنـه و نـاامنی.
هم چنین ، در روابط خارجی اسلام ، نه جنگ اصل است (آن گونـه کـه واقـع گراهـا مـی - اندیشند) و نه صلح همیشگی است آن گونه که آرمان گراها و لیبرال های هواخـواه ایـده صـلح دموکراتیک باور دارند؛ بلکه از نظر اسلام ، پدیده های جنگ و صلح واقعیت عینی تـاریخ بشـر را تشکیل میدهد؛ اما در نهایت ، اسلام با توجه به رسالت جهانیاش در مورد دعـوت همگـان به سعادت و کمال همواره ایجاد رابطه مسالمت آمیز را دنبال کرده و در روابـط خـارجیاش بـا جوامع بیگانه ، اصل را بر صلح و همزیستی مسالمت آمیز قرار میدهد (سجادی، ١٣٨١: ٩٧)."