Abstract:
بهبود کیفیت زندگی در مکان و یا برای اشخاص و گروههای ویژه همواره کانون اصلی توجه برنامهریزان بوده است. همچنین مسکن، برای هر یک از افراد جامعه پاسخگوی یکی از نیازهای حیاتی بوده و از این رو در دهههای اخیر، گرایش دولتها به فراهمکردن مسکن روستایی برای نگهداشتن جمعیت در مناطق روستایی بسیار درخور توجه است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخصهای تاثیرگذار متغیر کیفیت زندگی بر کیفیت مسکن و با بهکارگیری روش پژوهش توصیفی - تحلیلی و تحلیل فضایی انجام شد. با توجه به مطالعات میدانی انجامشده، بهطور تصادفی 8 روستا از 11 روستای دارای بیش از 100 خانوار بخش «شاندیز» انتخاب شدند. حجم نمونه با توجه به فرمول کوکران و خطای 065/ 0 درصد برای خانوارهای روستاهای نمونه برابر 217 نفر بود. در پژوهش حاضر، متغیر کیفیت زندگی با 10 شاخص و 3 بعد اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی و متغیر کیفیت مسکن با 10 شاخص و 4 بعد کالبدی، زیستمحیطی، معیشت و اقتصاد و آسایش و رفاه انتخاب شدند. واحد تحلیل در پژوهش حاضر، خانوار است. اطلاعات برگرفته از پرسشنامههای مدنظر با روشهای تجزیه و تحلیل آماری در محیط نرمافزار SPSS و انجام تحلیل مسیر با نرمافزار EQSبررسی شدند. طبق نتایج پژوهش که با آزمون همبستگی اسپیرمن و رگرسیون حاصل شدند، از بین ابعاد کیفیت زندگی، تنها بعد اجتماعی با متغیر کیفیت مسکن و نیز بعد معیشت و اقتصاد در متغیر کیفیت مسکن با متغیر کیفیت زندگی رابطه معنادار ندارند و سایر ابعاد با متغیرهای پژوهش رابطه معنادار دارند. همچنین از بین 10 شاخص متغیر کیفیت زندگی، 5 شاخص عدالت اقتصادی، رضایت از دسترسی، بهزیستی فردی، کیفیت محیط و مسکن وارد الگو شدند و 46 درصد تغییرات مربوط به متغیر وابسته را تبیین کردند.
Machine summary:
فصلنامه علمي -پژوهشي برنامه ريزي فضايي (جغرافيا) سال ششم ، شماره اول ، (پياپي ٢٠)، بهار ١٣٩٥ تاريخ وصول : ٩٣/٩/٢٩ تاريخ پذيرش : ٩٦/٣/٨ صص :٢٠ - ١ بررسي تأثير کيفيت زندگي روستاييان بر ارتقاي کيفيت مسکن روستايي (مطالعه موردي : بخش شانديز، شهرستان بينالود) علي اکبر عنابستاني ١*، حميده محمودي ٢، تکتم سربرقي طرقبه ٣ ١- دانشيار جغرافيا و برنامه ريزي روستايي ، دانشگاه فردوسي مشهد، ايران ٢- کارشناس ارشد جغرافيا و برنامه ريزي روستايي ، دانشگاه فردوسي مشهد، ايران ٣- کارشناس ارشد جغرافيا و برنامه ريزي روستايي ، دانشگاه فردوسي مشهد، ايران چکيده بهبود کيفيت زندگي در مکان و يا براي اشخاص و گروه هاي ويژه همواره کانون اصلي توجه برنامه ريـزان بـوده است .
امروزه ، کيفيـت زنـدگي تنها در مفهوم کيفيت زندگي مادي خلاصه نمي شود و بايد ميان زندگي مطلوب و زندگي مرفه تفاوت قايـل شـد زيرا زندگي مطلوب بر ارزش هاي انساني و اجتماعي استوار است و زندگي مرفه شاخص هـايي همچـون ارتقـاي درآمد اقتصادي را مدنظر دارد (٤٩٦ :٢٠١١ ,Schumacker and Lomax) با وجود اين ، پژوهشگران در حوزه شاخص سازي ، با روش هاي کمي و کيفي و بر پايه روش هاي مشـارکتي و با ترکيبي از نظرهاي کارشناسان و افراد بومي ، شاخص هايي را براي اندازه گيري کيفيت زندگي در مناطق روستايي ايران تدوين کرده اند؛ ازجمله اين شاخص ها عبارتند از: وضعيت اجتماعي ، وضعيت درآمـدي ، دارايـي ، وضـعيت تغذيه اي ، مسکن و تأمين اجتماعي (٢٠٠٥ ,Hayati and Karami).