Abstract:
نقدی بر متدولوژی سنجش سطح توسعه انسانی UNDP
کلانتری خلیل*
* دانشگاه تهران
سال های متمادی، ملل مختلف توسعه ملی خود را در ارقام GNP، درآمد سرانه، و سایر شاخص های توسعه اقتصادی جستجو می کردند. این کشورها دستیابی به شاخص های بالای اقتصادی را هدف توسعه خود تلقی می کردند و پیشرفت همه جانبه خود را در این گونه شاخص ها می دیدند. اما دیری نگذشت که بسیاری از کشورهای توسعه یافته به این نتیجه رسیدند که نرخ بالای رشد GNP قادر به کاهش محرومیت های اجتماعی در بین گروه های مختلف مردم نیست. جوامع صنعتی اگر چه به دستیابی خود به درآمد سرانه بالا می بالیدند اما نتوانستند از این طریق دردهای انسانی را تسکین دهند. به همین دلیل این نتیجه حاصل شد که توسعه اقتصادی لزوما منجر به توسعه انسانی نمی گردد.
اگر چه اولین حرکت در زمینه ساختن شاخص های اجتماعی – انسانی، در سال 1929 انجام گرفت، اما اقدام جدی در سطح بین المللی تا سال 1990 انجام نگرفت. در این سال سازمان ملل بر مبنای تعریف عملی از توسعه انسانی، براساس شاخص های امید به زندگی در بدو تولد، نرخ باسوادی بزرگسالان، و تولید ناخالص داخلی سرانه واقعی، به سنجش سطح توسعه انسانی در کشورهای مختلف پرداخت و از آن سال به بعد نتایج این بررسی ها در قالب گزارش های سالانه تحت عنوان Human Dcvelopment Report منتشر گردید.
اگر چه شاخص های مورد استفاده سازمان ملل عملا ابعاد مختلف توسعه انسانی را در بر نمی گیرد، از نظر تکنیک و روش رفع اختلاف مقیاس Scale Frec شاخص ها و محاسبه شاخص ترکیبی Composite Index نیز دارای اشکال های اساسی است. از میان روش های مختلف موجود در این زمینه، سازمان ملل روش ضریب محرومیت Deprivation Score را به کار می برد، که در فرآیند رفع اختلاف مقیاس و محاسبه شاخص ترکیبی نه تنها باعث تغییر در مبدا و از بین رفتن بخشی از اطلاعات می گردد، بلکه شکاف توسعه بین کشورها نیز با آنچه که در واقعیت وجود دارد متفاوت می باشد. این مقاله ضمن نقد روش سنجش سطح توسعه انسانی سازمان ملل و بیان اشکال ها و کاستی های آن، روش مناسب تری را در زمینه پیشنهاد کرده است.
Machine summary:
"4-1-1 روش ضریب محرومیت (Deprivation Score) 5اینروش نیز که توسط UNDP برای محاسبهء شاخص توسعهء انسانی مورد استفاده قرار میگیرد،در فرایند رفع اختلاف مقیاس و محاسبهء شاخص ترکیبی تغییر در مبدأ ایجاد میکند و باعث از بینرفتن بخشی از اطلاعات میگردد،بهطوریکه ضریب اختلاف CV) بهدست آمده در اینروش،بسیار بالاتر از ضریب اختلاف مقادیر اصلی است(جدول 2).
برای اثبات این ادعا در خصوص کاستیهای موجود در روشهای رفع اختلاف مقیاس متغیرها بهویژه روش مورد استفاده UNDP ،سه شاخص امید به زندگی،نرخ باسوادی بزرگسالان و هزینهء ناخالص سرانهء استانهای کشور،که در اولین گزارش ملی توسعهء انسانی جمهوری اسلامی ایران(1378)نیز به کار رفته،به خدمت گرفته شده است تا اشکالهای وارد بر هریک از روشها به صورت تجربی نشان داده شود.
باتوجه به اشکالهای بالا،در این مقاله پیشنهاد شده است که برای رفع اختلاف مقیاس شاخصها و نماگرها از روش تقسیم بر میانگین که ویژگیهای مقادیر اصلی را محفوظ نگه میدارد استفاده شود و به منظور محاسبهء وزن واقعی برای متغیرهای موردنظر از تکنیک اصلاح شده تحلیل مؤلفههای اصلی که در آن به جای استفاده از روش ضمن محفوظ نگهداشتن ویژگیهای اصلی متغیرهای موردنظر،وزن واقعی هر متغیر را فارغ از ارزشهای فردی پژوهشگر محاسبه و از این طریق اختلاف بین متغیرها را در بالاترین سطح کنترل میکند و به هیچ متغیری نیز وزن منفی نمیدهد.
ضریب اختلاف با استفاده از فرمول ذیل محاسبه میگردد:(به تصویر صفحه مراجعه شود) Xi عبارتست از مقدار یک متغیر در یک منطقهء خاص X مقدار متوسط همان متغیر N تعداد مناطق اینروش برای سنجش نابرابریهای موجود در شاخصهای توسعه در بین نواحی،در سطح وسیع مورد استفاده قرار گرفته است که مقدار بالای CV نشاندهندهء نابرابری بیشتر در توزیع شاخص فوق است."