Abstract:
اگرچه ضحّاک در شاهنامه «نراژدها» خوانده میشود، او را بنا بر گواهیهایی میتوان مؤنث پنداشت که آن عبارت است از: 1- همانگـونه که در کیش مانی، دیوِ بیشرمِ آز جنسیتِ زنانه دارد، ضحّاک نیز که نماد آز در شاهنامه است، ممکن است مادینه باشد. در شاهنامه، ابلیس در برابر خدماتش به ضحّاک، جایی از تن او را میبوسد که محارم اجازۀ بوسیدن دارند. این نشانی است بر جنسیتِ غیر متعارفِ ضحّاک؛ 2- ضحّاک شاهنامه و مُردیانگِ مادینۀ مانوی هر دو ابزارِ دستِ اهریمن هستند و میخواهند جهان را از مردم تهی کنند. این کارویژۀ همسان، جنسیتِ مادینۀ ضحّاک را تداعی میکند؛ 3- ضحّاک پس از سالیان زندگی با ارنـواز و شهرناز، صاحب فرزند نمیشود که این نکته ناتوانی او را در مردانگی میرساند؛ 4- پژوهندگانی معتقدند واژۀ ارنـواز در یشتهای اوستا که واژهای مؤنث است، صفت اژدهاکه بودهاست که از او جدا شده و در شکل زنی بهنام ارنواز در متنها آشکار شدهاست؛ 5- پژوهندهای دیگر اژی را با همتای بودایی آن، ناگی، سنجیدهاست؛ موجودی کـه از دوشِ او مار روییده و مؤنث است؛ 6- اژیدهاکۀ اوستا از آب برآمدهاست و ازدهاک در بندهش در سپیدرودِ آذربایجان، مُرادِ خود را از اهریمن و دیوان میجوید. او در شاهنامه نظم کیهانی را برمیآشوبد و طبقات اجتماعی را بر هم میزند. همین ویژگیها دربارۀ تیامتِ میانرودی نیز دیده میشود که این همانندیها میتواند ما را بر آن دارد، ضحّاک چون تیامت مادینه است؛ 7- در برخی متنهای دورۀ اسلامی، رفتارِ ضحّاک، به کردار زنان تشبیه شدهاست.
Machine summary:
این کارویژة همسان ، جنسیت مادینۀ ضحاک را تداعی میکند؛ ٣- ضحاک پس از سالیان زندگی با ارنـواز و شـهرناز، صـاحب فرزنـد نمیشود که این نکته ناتوانی او را در مردانگی میرساند؛ ٤- پژوهندگانی معتقدند واژة ارنــواز در یشت های اوستا که واژه ای مؤنث است ، صفت اژدهاکه بوده است که از او جـدا شـده و در شـکل زنی به نام ارنواز در متن ها آشکار شده اسـت ؛ ٥- پژوهنـده ای دیگـر اژی را بـا همتـای بـودایی آن ، ناگی، سنجیده است ؛ موجودی کـه از دوش او مار روییده و مؤنث اسـت ؛ ٦- اژیدهاکـۀ اوسـتا از آب برآمده است و ازدهاک در بندهش در سپیدرود آذربایجان ، مراد خـود را از اهـریمن و دیـوان میجوید.
همـین ویژگیها دربارة تیامت میان رودی نیز دیده میشود که این همانندیها میتواند مـا را بـر آن دارد، ٤١ ضحاک چون تیامت مادینه است ؛ ٧- در برخی متن های دورة اسلامی، رفتـار ضـحاک، بـه کـردار زنان تشبیه شده است .
در متن های دیگر نیز میبینیم که ضحاک مار یا اژدها خوانده شده است ؛ چنان که در کوش نامه «مارفش » گفته میشود (ن .
از سخنان پیش گفته ، این نکته دریافتنی است که به هر ترتیب لقب -̄icaArnau اژیدهاکه که بعدها استقلال یافته و در شاهنامه ارنواز شده ، مؤنث بوده است و این نیز به احتمال ، میتواند نشانی دیگر بر جنسیت مادینۀ ضحاک در اصل روایت باشد.
در تاریخ الکامل نیز به این نکته اشاره شده که ضحاک نیاز مردمان اکثر شهرها را برآورده کرده است (ن .