Abstract:
تاکنون شیوههایی متفاوت برای آموزش صلح بهکار برده شدهاند، اما در این زمینه از هنر کمتر استفاده شده است. در راستای انجام این پژوهش، تعدادی اثر هنری بهدست پژوهشگر خلق شدند و در چند نمایشگاه به نمایش درآمدند. بر این اساس، در سفرِ این پژوهش از مسیر تجربهای هنری گذر کردیم تا با شناخت آن بهوسیلهی تجربههای بازدیدکنندگان نمایشگاه به نقش هنر در زمینهی آموزش صلح دست پیدا کنیم. روش پژوهش، پدیدارشناختی بود. دادههای پژوهش از راه گردآوری تجربههای 75 بازدیدکننده از مشاهدهی 82 اثر در نمایشگاه-کارگاه بهوسیلهی مصاحبهی ژرف بهدست آمدند. دادهها به روش تحلیل مضمون بررسی شدند. ابتدا از تحلیل دادهها 73 مضمون پایه استخراج شدند. این مضمونها در قالب 6 مضمون سازمانیافته (شگفتی، درک چندگانگی و چالش، پویایی، هارمونی، آفرینش و بینهایت) قرارگرفتند و در پایان، مضمون فراگیر بیکرانگی را تشکیل دادند. بر اساس این روش بازدیدکنندگان از مشاهدهی آثار برداشتهایی از قبیل حیرت و ابهام در میان تضادها و تقابلها، آفریدن، رهایی و آرامش داشتند که آنها را میتوان در درون بشر، همنوعان، درون جامعه، طبیعت و هستی برای دستیابی به هدفی والا مشاهده کرد. توصیف مشارکتکنندگان از این پدیدهی هنری، جلوهای از زندگی را مینمایاند. مسیر زندگی هم مانند رویدادهای هنری، مجموعهای از لحظههایی منحصربهفرد است، لحظههایی که گاه شامل مفهوم، حس و تجربهای متضاد با لحظهی دیگرِ همان زندگی هستند. پیآمد تحلیل این بود که هنر میتواند در یافتن مفهوم زندگی به بشر کمک کند. مشارکتکنندگان توانستند بین دنیای درون نقاش (که در تابلوها جلوهگر میدیدند) و درون خودشان، پیوندی را درک کنند و با این پیوند، مفهوم زندگی را کشف کنند. آنان به تعریفی از زندگی رسیدند که به آرامشیافتن کمک میکند.
بنابراین، برای آموزش مفهوم صلح میتوان از هنر بهره برد، زیرا همانطور که هنر احساس خوشایندی از راه نمایان کردن زیباییها به انسان میدهد، برای در صلح بودن نیز انسان نیازمند هنرمندانه زندگی کردن که همان درککردن بیکرانگی ذات وجود انسان است، میباشد. بنابراین، زندگی نیز میتواند هنری باشد که تمامی مضمونهای بیان شده را برای رسیدن به صلح بیکران در خود داشته باشد. در این آموزش صلحمحور کودکان این مفهومها را تجربه و درک میکنند و به بیانی، آنها را زندگی خواهند کرد.
Machine summary:
بر این اساس ، در سفر این پژوهش از مسیر تجربه ای هنری گذر کردیم تا با شناخت آن به وسیله ی تجربه های بازدیدکنندگان نمایشگاه به نقش هنر در زمینه ی آموزش صلح دست پیدا کنیم .
irتاریخ دریافت مقاله : ٩٤/٦/٢٢ تاریخ دریافت مقاله نهایی : ٩٥/٧/٩ تاریخ پذیرش : ٩٥/٨/١٥ بنابراین ، برای آموزش مفهوم صلح می توان از هنر بهره برد، زیرا همان طور که هنر احساس خوشایندی از راه نمایان کردن زیبایی ها به انسان می دهد، برای در صلح بودن نیز انسان نیازمند هنرمندانه زندگی کردن که همان درک کردن بی کرانگی ذات وجود انسان است ، می باشد.
. واژه های کلیدی : صلح بی کران ، هنر، پدیدارشناسی ، آموزش ، بی کرانگی مقدمه برخی از تجربه های مختلف انسان به گونه ای جزء زندگی وی می شوند و در شکل گیری شخصیت او و ارتباط با اطرافیان یا برهم زدن این ارتباط تأثیر بیش تری دارند.
از این رو، عشق داستان زندگی و هستی انسان است و تا او هست ، عشق هم وجود دارد و خود را به شکل های گوناگون می نمایاند" (اراکی ، ١٣٩٣).
اگر صلح و آرامش ، خیر، نیکی و زیبایی هستند (نصر، ١٣٨٨)، هنر موجب شناخت تمام پدیده های زیبا در جهان هستی می شود (شمشیری ، ١٣٨٥) و زندگی امن و آموزش درست ، حق هر کودکی ٢ است ، آن چه حق و شایسته ی انسان در درک زیبایی است ، باید حفظ و پرورش یابد تا او بتواند زندگی سالمی داشته باشد.